سلام...

در این صفحه سعی بر آن است که تا حد ممکن از بیان دروغ پرهیزکنیم

۱۳۸۸ مهر ۷, سه‌شنبه


مهدی کروبی در نامه به هاشمی رفسنجانی

مجلس خبرگان نهادی بی اثر شده است

به دنبال تمام شدن کار مجلس خبرگان و موضع گیری این نهاد به نفع آیت اله خامنه ای، مهدی کروبی دیروز با انتشار نامه ای خطاب به هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان رهبری، تاکید کرد که آخرین موضع گیری مجلس خبرگان، آن را به "نهادی بی اثر" تبدیل کرد.

متن این نامه به شرح زیرست:این دومین نامه ای است که پس از شبه انتخابات ریاست جمهوری اخیر به شما می نویسم. نامه اول را پس ازآن به شما نوشتم که اخباری بسیار ناگوار و تکان دهنده از درون بازداشتگاهها به گوش من رسید و بر خود دیدم که از شما بخواهم بنا بر جایگاه حقوقی خود به این اتفاقات رسیدگی کنید و نگذارید در جمهوری اسلامی تعرض به جان و مال و ناموس مردم تبدیل به امری معمول و عادی شود. متاسفانه اما آن نامه اثری در مسئولان نکرد و دیدید که بی توجهی و بی حرمتی به حقوق مردم، چه آتشی به خرمن اعتماد زد و چه آبرویی از نظام ما زایل کرد. البته صلاح مملکت خویش مسئولین دانند. با این حال اگر آن نامه سرانجامی پیدا نکرد با خود گفتم که شاید رسیدگی به آن نامه از دایره اختیارات شما خارج بوده است. اکنون اما این نامه دوم را از آن روی به شما می نویسم که دیدم اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری برگزار شد و آنچه در این مجلس باید مطرح می شد، مطرح نشد و آنچه باید توسط اعضای آن مجلس مورد کنکاش قرار می گرفت، مورد کنکاش قرار نگرفت؛ و در یک کلام مجلس خبرگان که ممتاز ترین نهاد نظارتی در نظام جمهوری اسلامی باید باشد به نهادی بی اثر تبدیل شد؛ و ماحصل این اجلاس صرفا چند سخنرانی و صدور بیانیه ای بود که بدون برگزاری اجلاس وجمع شدن اعضای محترم آن مجلس و زحمت بردن بسیار، هم می شد آن را انجام داد. اینچنین بود که تصمیم گرفتم این نامه را به شما بنویسم و رشادت ها و دلیری های حضرت امام خمینی و نیروهای انقلابی در عصر ستمشاهی را یادآوری کنم و تاکیدی که امام و شاگردان او همچون من و شما بر مقابله با ظلم و جور داشتیم را به خاطر شما بیاورم، و توضیح دهم که فلسفه وجودی مجلس خبرگان رهبری و مسئولیت اعضای آن چه بود، تا بعد شما خود داوری کنید که در شرایط خطیر کنونی چه مسئولیتی بر عهده شما بوده و هست و شما تا چه حد جایگاه صندلی ای که بر آن تکیه زده اید را حفظ کرده و به چه میزان در جایگاه ریاست مجلس خبرگان، حافظ انقلابی بوده اید که اصلی ترین هدف آن مقابله با بی عدالتی وتضییع حقوق مردم بوده است.

امام خمینی در شرایطی سخت و خطیر و در تاریکی استبداد پهلوی، برای دفاع از اسلام و آزادی مردم از استبداد و استعمار، پنجه در پنجه نظامی انداخت که مستظهر به حمایت خارجی و تا بن دندان مسلح بود و خون جوانان را به ارزانی در خیابانها می ریخت. شما که یکی از شاگردان امام و در رکاب ایشان بودید می دانید که اگر نبود اعتقادی الهی و عزمی راسخ، مقابله با قدرت مطلقه شاه و استبداد شاهنشاهی و آن فداکاری ها و جانفشانی ها میسر نمی شد. حتما به خاطر دارید که در آن شرایط هولناک و در راه مبارزه با جور و استبداد، ابتدا تعداد همراهان همدل در صنف روحانیت بسیار کم بود. هنگامه خطر کردن بود و زمانه زندان و شکنجه و بگیر و ببند و تبعید و دربدری و آوارگی. نه احتمالی قوی به پیروزی بود و نه برنامه ای برای تقسیم غنایم. ایمان و باور قلبی به اسلام و عدالت و مردم در دلهای ما حاکم بود و شوق قدم زدن در بیابان به قصد کعبه. آن رشادت ها و فداکاری ها به رهبری حضرت امام به انقلابی اسلامی و ضد استبدادی منجر شد که ما امروز وارثان آن هستیم و عدالت خواهی آن به مرزهای کشور نیز محدود نمیشد و هدفی جهانی داشت از جمله در سرزمین فلسطین و قدس شریف.

جناب آقای هاشمی

من در مقام یکی از شاگردان مکتب امام خود را مدیون ایشان و رهبری شجاعانه شان می دانم و با خود عهد کرده ام که تا پایان عمر در رکاب آن اندیشه و حافظ آن میراث گرانقدر اسلامی و ضد استبدادی باشم. چه باک که در این مسیر در نظام جمهوری اسلامی دفتر شخصی و دفتر حزبی مهدی کروبی را پلمپ کنند و روزنامه اش را توقیف و یارانش را نیز در بند سازند. چه باک که جریده هایی دهان دریده به اسم ایران و وطن، از زمین و کیهان بر من بتازند و بیت المال را خرج فحاشی خود کنند و از این راه مواجب بگیرند و رسانه ملی را نیز تبدیل به یک توپخانه حزبی و سیاسی علیه اینجانب سازند و نماز مقدس جمعه را هم به مقاصد سیاسی خود بیالایند و به مرکزی برای حمله به یاران امام راحل مبدل کنند. من اما تحمل تمام این مصائب را برای خود شیرین ساخته ام با یادآوری آنکه چگونه طوفان های سهمگین و فراز ونشیب های دوران سخت پیش از انقلاب و پس از آن سپری شد و چگونه عزم و اراده بی نظیر امام و پایداری همراهان پولادین قدم، قساوت و شقاوت ساواک و دژخیمان پهلوی را به لذت پیروزی خون بر شمشیر و غلبه حق بر باطل مبدل ساخت. کام من چنان از آن پیروزی ها شیرین است که تلخی برخی مصائب گذرا اثری بر من نداشته و نخواهد داشت.

نیک می دانم که شما نیز در این مسیر در رکاب حضرت امام تمام آن مصائب و سختی ها را تجربه کرده اید و برخلاف عده ای دیگر، می دانید که نظام جمهوری اسلامی متکی بر سرمایه ای بسیار گرانبها و رشادت هایی بس فراوان است. شما سی سال در خدمت این نظام بوده اید و میدانید که این نظام چه مصائب و مراحل پرخطری را در مبارزه با گروههای التقاطی و الحادی پشت سرگذاشته است و چه هزینه هایی برای اعتلای نظام اسلامی و برقراری حاکمیت جمهور پرداخت شده است. وا اسفا اما که امروز دستاورد ما از آن همه رشادت و مقابله با استبداد و عدالتخواهی چیست و به کجا رسیده ایم؟

می بینم که اجلاس خبرگان برگزار می شود و شما نه سخنی در انتقاد از شرایط حاکم بر کشور بر زبان می آورید و نه انتقادی را بنا به وظیفه خود منتقل می کنید و از همه عجیب تر در اختتامیه مجلسی بدین اهمیت در زمانه ای بدین حد خطیر غایب می شوید. از خود می پرسم آیا این همان اکبر هاشمی است با همان روحیه ای که قبل و بعد از انقلاب در او سراغ داشتیم؟ به یاد می آورم که شما... چگونه با رشادت در حضور امام نیز هر گاه که مطلبی را لازم می دیدید هرچند که برخلاف نظر امام بود بر زبان می آوردید. به یاد دارم جلسه ای را که در حضور حضرت امام بودیم و ایشان وصیتنامه خود را به ما ابلاغ کردند و نظر خواستند و همه سخن در تایید گفتند اما شما نکته ای را که داشتید در خود فرونبردید و بر زبان آوردید و امام نیز با بزرگواری سخن شما را پذیرفتند و بدان عمل کردند.

جناب آقای هاشمی

شما با رای مردم و نمایندگان آنها در مجلس خبرگان در راس نهادی قرار گرفته اید که حساس ترین و پراهمیت ترین نهاد در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. نهادی که مطابق اصل 108 قانون اساسی عهده دار معماری و نظارت بر راس هرم قدرت در ساختار حکومتی ایران است و مسئول انتخاب و تعیین رهبری و نظارت برعملکرد آن و سازمانهای تابعه اش. این حقوق و اختیارات را نیز هیچ فردی به آن مجلس نداده است که بخواهد از آن مجلس پس بگیرد و ودیعه ای نیست که هر وقت پسندیدند از آن مجلس بستانند. حق آن مجلس در انتخاب و نظارت و مراقبت بر رهبری برآمده از قانون اساسی است و مستظهر به رای ملت ایران. این مجلس از چنان جایگاهی برخوردار است که هیچ نهادی حق قانونگذاری در خصوص آن را نیز ندارد و اعضای این مجلس خود حق تعیین شرایط کاری و نظارتی برای خود را دارند.

اجلاس خبرگانی با چنین جایگاهی منحصر به فرد، در شرایط خطیر کنونی برگزار شد و پرسش من از شما به عنوان رئیس این مجلس است که آیا این مجلس بر اساس و ظیفه خود در این اجلاس عمل کرده است؟ آیا آن نطق های پیش از دستور و آن گزارش و بیانیه ای که صادر شد به واقع پاسخگوی پرسش ها و ابهامات جامعه امروز ایران بود؟ اگر جناب آیت الله دستغیب با آن سوابق درخشان و پایگاه عمیق مردمی که دارند نیز در آن مجلس سخنی را از سر دلسوزی گفتند چنان با ایشان برخورد شد و از ضرورت طرد و حذف و تنبیه ایشان سخن به میان آمد که گویی در آن مجلس جز به تمجید و تجلیل نباید سخن گفت و هیچ خبره ای حق انتقاد از شرایط کشور را ندارد و دهان آن خبره ای که از هفت خوان شورای نگهبان گذشته و توانسته به مجلس خبرگان راه یابد را باید با خاک پر کرد تا مبادا جز به مداحی و تجلیل از شرایط موجود سخنی بگوید! به راستی که ما به کجا می رویم؟ و اگر قرار بر این بود و هدف مقدس همه ما در مبارزه با استبداد و استعمار رسیدن به چنین نقطه ای بود چه احتیاجی بود به مجلس خبرگان؟ اگر قرار بر این است که در مجلس خبرگان هیچ خبره ای جز به تایید سخن نگوید آیا بهتر آن نیست که اجلاس سالانه ای هم برگزار نکند؟ به راستی دیگر چه احتیاجی است به هزینه کردن از بیت المال و داشتن ساختمان و دفتر و کارمند واین همه هزینه کردن. آیا بهتر نیست چنین مجلسی را بگذارید فقط برای روز مبادا که خدای نکرده اتفاقی برای مقام رهبری رخ دهد؟

اجلاسیه مجلس خبرگان برگزار شد و توقع آن بود که نمایندگان مردم در این مجلس نگاهی موشکافانه به آنچه روز انتخابات 22 خرداد رخ داد و حوادث و بحران های قبل و پس از آن داشته باشند. گمان اما نمی کردم که در این اجلاس، خبرگان ملت، بحران مبتلا به کشور را "فتنه" بخوانند و چنین به امید پاک کردن صورت مساله، سر خویش را به زیر برف کنند. به راستی جنابعالی که قبل از انتخابات "آتشفشان" خشم مردم را روشن دیده و آن را اعلام عمومی کرده بودید چگونه تایید فرمودید که تصاعد این آتشفشان را امواج فتنه بخوانند و چنین بی دغدغه از کنار شرایط خطیر مترتب بر کشور بگذرند؟

در عجبم که با قانون اساسی، این میراث گرانبهای امام و خونبهای شهیدان و ثمره تلاش و پایمردی رهروان انقلاب، و با یکی از اصلی ترین پایه های آن که همانا مجلس خبرگان رهبری است چه رفتاری می شود! و عظمت این مجلس و جایگاهی که می تواند در حفظ و سلامت نظام جمهوری اسلامی و احقاق حقوق مردم داشته باشد، چه سرنوشتی پیدا کرده است!

ریاست محترم مجلس خبرگان رهبری

امام اگر این مجلس را مایه تقویت رهبری می دانستند منظورشان نه فقط قدردانی و تایید محسنات که نقد ایرادها از طریق اعمال و انجام وظیفه نظارتی نیز بود. متاسفانه اما جایگاه این مجلس در سالهای گذشته بدانجا رسید که نمایندگان ادوار آن همچون آیات عظام رحمت الله علیهم احسان بخش و جمی و عبایی خراسانی و خلخالی و آیت الله عباسی فر را قلع و قمع کردند و تیغ نظارت استصوابی بر گردن آنها نهادند و کسی هم دم بر نیاورد که این چه بلایی است که بر سر خبرگان ملت این نظام می آورند و مگر آنها چه گناهی کرده بودند که مستحق حذف قرار گرفتند. نتیجه آن سکوت ها است که امروز عده ای به خود جرات می دهند به محض شنیدن صدایی ناخوشایند از یک نماینده، فریاد اخراج و حذف او را سر دهند. غافل از آنکه چنین اختناق و سختگیری هایی آن هم در حق یک نماینده مجلس خبرگان با هیچ عقل سلیمی قابل توجیه نیست. چگونه می توان برای مردم توجیه کرد خفه کردن و بستن دهان یک نماینده مجلس خبرگان را که وظیفه ای سنگین برعهده او گذاشته شده است صرفا بدان دلیل که حرفی ناخوشایند عده ای زده است؟ این دم خروس چیزی نیست که بتوان به راحتی از عهده پنهان کردنش برآمد؟ و باید که مقام رهبری خود وارد عمل شوند و در برابر این بی حرمتی ها در حق یک نماینده مجلس خبرگان بایستند و ممانعت به عمل آورند. و به راستی آیا مجلسی با این ترکیب که تحقیر عضو آن نیز چنین رایج و ممکن است چگونه می تواند در هنگامه ای سخت و در روز مبادا، تصمیمی شایسته و بایسته برای کشور و ملت بگیرد؟

جناب آقای هاشمی

پاسخ شما چیست به مردمی که از وظایف مجلس تحت ریاست شما در شرایطی چنین خطیر پرسش می کنند؟ آیا اگر مجلس خبرگان در اجلاس خود نگاهی گذرا به آنچه که در چهار سال گذشته بر این مملکت رفته است می انداخت نمی توانست بسیار بهتر زمینه های پیدایش بحرانی که بر مملکت حاکم است - و شما البته فتنه اش خوانده اید- را دریابد؟ شما در سخنرانی های قبل و بعد از انتخابات خود بارها به بحران های اقتصادی و به هم خوردن سند چشم انداز در کشور و انحراف از آن اشاره کرده اید ولی آیا پرداختن به این بحران ها نباید جایی در مجلس خبرگان پیدا می کرد؟ آیا در وظیفه شما در مجلس خبرگان نیست که رسیدگی کنید به آنچه که به نام خصوصی سازی و انجام اصل 44 قانون اساسی انجام می شود و نهادهای تحت نظارت رهبری همچون سپاه و ستاد اجرای فرمان امام (که بنا به فرمانی که امام به بنده و آیت الله حسن صانعی دادند قرار بود حداکثر طی دو سال کلیه اموال توقیفی اش یا رفع توقیف و یا با بررسی دقیق در صورت نامشروع بودن مصادره شود و این ستاد به کار خود پایان دهد؛ ستادی که نوه گرامی حضرت امام نیز بارها گله کرده و درخواست داشته اند که در صورت تعطیل نکردن آن حداقل لفظ "امام" را از عنوان آن بردارند) سهام یک وزارتخانه دولتی را در نیمی از یک ساعت به نام خود می کنند و به نام خصوصی سازی حماسه ای دیگر در ادامه و تکمیل حماسه انتخابات ریاست جمهوری اخیر می آفرینند؟ به راستی تا چه حد در این اجلاس به سیاست خارجی بدون طرح و برنامه ای که موجب وهن نظام ما در مجامع بین المللی شده است پرداخته شد؟ آیا مشکلات اجتماعی حاکم شده بر کشور و امنیتی کردن فضای سیاسی جامعه و دانشگاه ها و مراکز مختلف کشور از هیچ اهمیتی برای بررسی برخوردار نبود که اعضای آن مجلس توجهی بدان نکردند؟ به راستی تا چه حد در این اجلاس به عملکرد برخی سازمانهای تحت نظارت رهبری که نظارت عالیه بر آنها بر عهده شما در مجلس خبرگان است رسیدگی شد؟ آیا مروری نکردید بر انچه در رسانه به اصطلاح ملی ما می گذرد و افتی که مخاطبان این رسانه پیدا کرده اند؟ آیا صحبتی در این خصوص شد که چرا سه کاندیدای به ظاهر ناکام شبه انتخابات اخیر را در قوطی می کنند و یاران آنها را در سلول انفرادی می اندازند و آنها صرفا در گذر از سلول های انفرادی است که می توانند راهی به آن رسانه ملی آن هم برای پخش اعترافات پیدا کنند و با این حال درهای این رسانه اما به روی حامیان کاندیدای پیروزخوانده و دادستان محترم کشور باز است که بیایند و سخنان خود را یکسویه علیه کاندیداهای دیگر مطرح کنند و بروند؟ آیا شما بر این نکات واقف نبودید؟ واقف بودید و اگر در این اجلاس به آنها اشارتی نشد آیا این بدان مفهوم نیست که روحیه عدالت خواهی و رشادت انقلابی از میان ما رخت بربسته و زایل شده است؟ و امروز به راستی چه پاسخی دارید در برابر آنهایی که مدعی اند این مجلس وظیفه نظارتی خود را فراموش کرده و به نهادی بی اثر و تبلیغاتی مبدل شده است؟ آیا جای آن نبود که اعضای این مجلس سه کاندیدای معترض به نتیجه انتخابات را که همگی از سرمایه ها و خدمتگزاران این نظام بوده اند فرا می خواند و سخن آنها را می شنید و پس از آن مبادرت به صدور بیانیه خود می ورزیدند؟

جناب آقای هاشمی

بر خود می بینم که بخشی از تعبیر حضرت امام در خصوص جایگاه مجلس خبرگان را برای شما و دیگران یادآور شوم که فرمودند: "اکنون شما ای فقهای شورای خبرگان و ای برگزیدگان ملت ستمدیده در طول تاریخ شاهنشاهی و ستمشاهی، مسئولیتی را قبول فرمودید که در راس همه مسئولیت هاست، و آغاز به کاری کردید که سرنوشت اسلام و ملت رنج دیده و شهید داده و داغ دیده در گرو آن است. تاریخ و نسل های آینده درباره شما و ملت قضاوت خواهند کرد و اولیاء بزرگ خدا ناظر آرا و اعمال شما می باشند: والله من ورائهم مُحیط و رقیب. کوچکترین سهل انگاری و مسامحه و کوچکترین اعمال نظرهای شخصی و خدای نخواسته تبعیت از هوای نفسانی که ممکن است این عمل شریف را به انحراف کشاند بزرگترین فاجعه تاریخ را بوجود خواهد آورد".

و به راستی چه نسبتی است میان عملکرد کنونی این مجلس با انچه امام در خصوص جایگاه آن مجلس بر زبان آورده اند و اختیاری که قانون اساسی و تدوین کنندگان آن بنا به رای مردم به این مجلس و نمایند گان آن اعطا کرده است؟ چه جای انکار است که مجلسی چنان مهم در زمانه ای چنین خطیر به نهادی بی اثر مبدل شده است. و من مهدی کروبی امروز این نامه را به شما نوشتم و از باب تذکر و یادآوری این نکات را بازگو کردم تا به وجدان خویش در برابر امام راحل، انقلاب و مردم شریف ایران عمل کرده و نشان داده باشم که آنچه بر آن مجلس می رود نه به نفع نظام است و نه به نفع مردم و نه تضمین کننده جمهوریت و اسلامیتی که بیش از 98 درصد مردم در فروردین 1358 به آن رای دادند.

نامه مهدی کروبی به هاشمی

مهدی کروبی در نامه به هاشمی رفسنجانی

مجلس خبرگان نهادی بی اثر شده است

به دنبال تمام شدن کار مجلس خبرگان و موضع گیری این نهاد به نفع آیت اله خامنه ای، مهدی کروبی دیروز با انتشار نامه ای خطاب به هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان رهبری، تاکید کرد که آخرین موضع گیری مجلس خبرگان، آن را به "نهادی بی اثر" تبدیل کرد.

متن این نامه به شرح زیرست:این دومین نامه ای است که پس از شبه انتخابات ریاست جمهوری اخیر به شما می نویسم. نامه اول را پس ازآن به شما نوشتم که اخباری بسیار ناگوار و تکان دهنده از درون بازداشتگاهها به گوش من رسید و بر خود دیدم که از شما بخواهم بنا بر جایگاه حقوقی خود به این اتفاقات رسیدگی کنید و نگذارید در جمهوری اسلامی تعرض به جان و مال و ناموس مردم تبدیل به امری معمول و عادی شود. متاسفانه اما آن نامه اثری در مسئولان نکرد و دیدید که بی توجهی و بی حرمتی به حقوق مردم، چه آتشی به خرمن اعتماد زد و چه آبرویی از نظام ما زایل کرد. البته صلاح مملکت خویش مسئولین دانند. با این حال اگر آن نامه سرانجامی پیدا نکرد با خود گفتم که شاید رسیدگی به آن نامه از دایره اختیارات شما خارج بوده است. اکنون اما این نامه دوم را از آن روی به شما می نویسم که دیدم اجلاسیه مجلس خبرگان رهبری برگزار شد و آنچه در این مجلس باید مطرح می شد، مطرح نشد و آنچه باید توسط اعضای آن مجلس مورد کنکاش قرار می گرفت، مورد کنکاش قرار نگرفت؛ و در یک کلام مجلس خبرگان که ممتاز ترین نهاد نظارتی در نظام جمهوری اسلامی باید باشد به نهادی بی اثر تبدیل شد؛ و ماحصل این اجلاس صرفا چند سخنرانی و صدور بیانیه ای بود که بدون برگزاری اجلاس وجمع شدن اعضای محترم آن مجلس و زحمت بردن بسیار، هم می شد آن را انجام داد. اینچنین بود که تصمیم گرفتم این نامه را به شما بنویسم و رشادت ها و دلیری های حضرت امام خمینی و نیروهای انقلابی در عصر ستمشاهی را یادآوری کنم و تاکیدی که امام و شاگردان او همچون من و شما بر مقابله با ظلم و جور داشتیم را به خاطر شما بیاورم، و توضیح دهم که فلسفه وجودی مجلس خبرگان رهبری و مسئولیت اعضای آن چه بود، تا بعد شما خود داوری کنید که در شرایط خطیر کنونی چه مسئولیتی بر عهده شما بوده و هست و شما تا چه حد جایگاه صندلی ای که بر آن تکیه زده اید را حفظ کرده و به چه میزان در جایگاه ریاست مجلس خبرگان، حافظ انقلابی بوده اید که اصلی ترین هدف آن مقابله با بی عدالتی وتضییع حقوق مردم بوده است.

امام خمینی در شرایطی سخت و خطیر و در تاریکی استبداد پهلوی، برای دفاع از اسلام و آزادی مردم از استبداد و استعمار، پنجه در پنجه نظامی انداخت که مستظهر به حمایت خارجی و تا بن دندان مسلح بود و خون جوانان را به ارزانی در خیابانها می ریخت. شما که یکی از شاگردان امام و در رکاب ایشان بودید می دانید که اگر نبود اعتقادی الهی و عزمی راسخ، مقابله با قدرت مطلقه شاه و استبداد شاهنشاهی و آن فداکاری ها و جانفشانی ها میسر نمی شد. حتما به خاطر دارید که در آن شرایط هولناک و در راه مبارزه با جور و استبداد، ابتدا تعداد همراهان همدل در صنف روحانیت بسیار کم بود. هنگامه خطر کردن بود و زمانه زندان و شکنجه و بگیر و ببند و تبعید و دربدری و آوارگی. نه احتمالی قوی به پیروزی بود و نه برنامه ای برای تقسیم غنایم. ایمان و باور قلبی به اسلام و عدالت و مردم در دلهای ما حاکم بود و شوق قدم زدن در بیابان به قصد کعبه. آن رشادت ها و فداکاری ها به رهبری حضرت امام به انقلابی اسلامی و ضد استبدادی منجر شد که ما امروز وارثان آن هستیم و عدالت خواهی آن به مرزهای کشور نیز محدود نمیشد و هدفی جهانی داشت از جمله در سرزمین فلسطین و قدس شریف.

جناب آقای هاشمی

من در مقام یکی از شاگردان مکتب امام خود را مدیون ایشان و رهبری شجاعانه شان می دانم و با خود عهد کرده ام که تا پایان عمر در رکاب آن اندیشه و حافظ آن میراث گرانقدر اسلامی و ضد استبدادی باشم. چه باک که در این مسیر در نظام جمهوری اسلامی دفتر شخصی و دفتر حزبی مهدی کروبی را پلمپ کنند و روزنامه اش را توقیف و یارانش را نیز در بند سازند. چه باک که جریده هایی دهان دریده به اسم ایران و وطن، از زمین و کیهان بر من بتازند و بیت المال را خرج فحاشی خود کنند و از این راه مواجب بگیرند و رسانه ملی را نیز تبدیل به یک توپخانه حزبی و سیاسی علیه اینجانب سازند و نماز مقدس جمعه را هم به مقاصد سیاسی خود بیالایند و به مرکزی برای حمله به یاران امام راحل مبدل کنند. من اما تحمل تمام این مصائب را برای خود شیرین ساخته ام با یادآوری آنکه چگونه طوفان های سهمگین و فراز ونشیب های دوران سخت پیش از انقلاب و پس از آن سپری شد و چگونه عزم و اراده بی نظیر امام و پایداری همراهان پولادین قدم، قساوت و شقاوت ساواک و دژخیمان پهلوی را به لذت پیروزی خون بر شمشیر و غلبه حق بر باطل مبدل ساخت. کام من چنان از آن پیروزی ها شیرین است که تلخی برخی مصائب گذرا اثری بر من نداشته و نخواهد داشت.

نیک می دانم که شما نیز در این مسیر در رکاب حضرت امام تمام آن مصائب و سختی ها را تجربه کرده اید و برخلاف عده ای دیگر، می دانید که نظام جمهوری اسلامی متکی بر سرمایه ای بسیار گرانبها و رشادت هایی بس فراوان است. شما سی سال در خدمت این نظام بوده اید و میدانید که این نظام چه مصائب و مراحل پرخطری را در مبارزه با گروههای التقاطی و الحادی پشت سرگذاشته است و چه هزینه هایی برای اعتلای نظام اسلامی و برقراری حاکمیت جمهور پرداخت شده است. وا اسفا اما که امروز دستاورد ما از آن همه رشادت و مقابله با استبداد و عدالتخواهی چیست و به کجا رسیده ایم؟

می بینم که اجلاس خبرگان برگزار می شود و شما نه سخنی در انتقاد از شرایط حاکم بر کشور بر زبان می آورید و نه انتقادی را بنا به وظیفه خود منتقل می کنید و از همه عجیب تر در اختتامیه مجلسی بدین اهمیت در زمانه ای بدین حد خطیر غایب می شوید. از خود می پرسم آیا این همان اکبر هاشمی است با همان روحیه ای که قبل و بعد از انقلاب در او سراغ داشتیم؟ به یاد می آورم که شما... چگونه با رشادت در حضور امام نیز هر گاه که مطلبی را لازم می دیدید هرچند که برخلاف نظر امام بود بر زبان می آوردید. به یاد دارم جلسه ای را که در حضور حضرت امام بودیم و ایشان وصیتنامه خود را به ما ابلاغ کردند و نظر خواستند و همه سخن در تایید گفتند اما شما نکته ای را که داشتید در خود فرونبردید و بر زبان آوردید و امام نیز با بزرگواری سخن شما را پذیرفتند و بدان عمل کردند.

جناب آقای هاشمی

شما با رای مردم و نمایندگان آنها در مجلس خبرگان در راس نهادی قرار گرفته اید که حساس ترین و پراهمیت ترین نهاد در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. نهادی که مطابق اصل 108 قانون اساسی عهده دار معماری و نظارت بر راس هرم قدرت در ساختار حکومتی ایران است و مسئول انتخاب و تعیین رهبری و نظارت برعملکرد آن و سازمانهای تابعه اش. این حقوق و اختیارات را نیز هیچ فردی به آن مجلس نداده است که بخواهد از آن مجلس پس بگیرد و ودیعه ای نیست که هر وقت پسندیدند از آن مجلس بستانند. حق آن مجلس در انتخاب و نظارت و مراقبت بر رهبری برآمده از قانون اساسی است و مستظهر به رای ملت ایران. این مجلس از چنان جایگاهی برخوردار است که هیچ نهادی حق قانونگذاری در خصوص آن را نیز ندارد و اعضای این مجلس خود حق تعیین شرایط کاری و نظارتی برای خود را دارند.

اجلاس خبرگانی با چنین جایگاهی منحصر به فرد، در شرایط خطیر کنونی برگزار شد و پرسش من از شما به عنوان رئیس این مجلس است که آیا این مجلس بر اساس و ظیفه خود در این اجلاس عمل کرده است؟ آیا آن نطق های پیش از دستور و آن گزارش و بیانیه ای که صادر شد به واقع پاسخگوی پرسش ها و ابهامات جامعه امروز ایران بود؟ اگر جناب آیت الله دستغیب با آن سوابق درخشان و پایگاه عمیق مردمی که دارند نیز در آن مجلس سخنی را از سر دلسوزی گفتند چنان با ایشان برخورد شد و از ضرورت طرد و حذف و تنبیه ایشان سخن به میان آمد که گویی در آن مجلس جز به تمجید و تجلیل نباید سخن گفت و هیچ خبره ای حق انتقاد از شرایط کشور را ندارد و دهان آن خبره ای که از هفت خوان شورای نگهبان گذشته و توانسته به مجلس خبرگان راه یابد را باید با خاک پر کرد تا مبادا جز به مداحی و تجلیل از شرایط موجود سخنی بگوید! به راستی که ما به کجا می رویم؟ و اگر قرار بر این بود و هدف مقدس همه ما در مبارزه با استبداد و استعمار رسیدن به چنین نقطه ای بود چه احتیاجی بود به مجلس خبرگان؟ اگر قرار بر این است که در مجلس خبرگان هیچ خبره ای جز به تایید سخن نگوید آیا بهتر آن نیست که اجلاس سالانه ای هم برگزار نکند؟ به راستی دیگر چه احتیاجی است به هزینه کردن از بیت المال و داشتن ساختمان و دفتر و کارمند واین همه هزینه کردن. آیا بهتر نیست چنین مجلسی را بگذارید فقط برای روز مبادا که خدای نکرده اتفاقی برای مقام رهبری رخ دهد؟

اجلاسیه مجلس خبرگان برگزار شد و توقع آن بود که نمایندگان مردم در این مجلس نگاهی موشکافانه به آنچه روز انتخابات 22 خرداد رخ داد و حوادث و بحران های قبل و پس از آن داشته باشند. گمان اما نمی کردم که در این اجلاس، خبرگان ملت، بحران مبتلا به کشور را "فتنه" بخوانند و چنین به امید پاک کردن صورت مساله، سر خویش را به زیر برف کنند. به راستی جنابعالی که قبل از انتخابات "آتشفشان" خشم مردم را روشن دیده و آن را اعلام عمومی کرده بودید چگونه تایید فرمودید که تصاعد این آتشفشان را امواج فتنه بخوانند و چنین بی دغدغه از کنار شرایط خطیر مترتب بر کشور بگذرند؟

در عجبم که با قانون اساسی، این میراث گرانبهای امام و خونبهای شهیدان و ثمره تلاش و پایمردی رهروان انقلاب، و با یکی از اصلی ترین پایه های آن که همانا مجلس خبرگان رهبری است چه رفتاری می شود! و عظمت این مجلس و جایگاهی که می تواند در حفظ و سلامت نظام جمهوری اسلامی و احقاق حقوق مردم داشته باشد، چه سرنوشتی پیدا کرده است!

ریاست محترم مجلس خبرگان رهبری

امام اگر این مجلس را مایه تقویت رهبری می دانستند منظورشان نه فقط قدردانی و تایید محسنات که نقد ایرادها از طریق اعمال و انجام وظیفه نظارتی نیز بود. متاسفانه اما جایگاه این مجلس در سالهای گذشته بدانجا رسید که نمایندگان ادوار آن همچون آیات عظام رحمت الله علیهم احسان بخش و جمی و عبایی خراسانی و خلخالی و آیت الله عباسی فر را قلع و قمع کردند و تیغ نظارت استصوابی بر گردن آنها نهادند و کسی هم دم بر نیاورد که این چه بلایی است که بر سر خبرگان ملت این نظام می آورند و مگر آنها چه گناهی کرده بودند که مستحق حذف قرار گرفتند. نتیجه آن سکوت ها است که امروز عده ای به خود جرات می دهند به محض شنیدن صدایی ناخوشایند از یک نماینده، فریاد اخراج و حذف او را سر دهند. غافل از آنکه چنین اختناق و سختگیری هایی آن هم در حق یک نماینده مجلس خبرگان با هیچ عقل سلیمی قابل توجیه نیست. چگونه می توان برای مردم توجیه کرد خفه کردن و بستن دهان یک نماینده مجلس خبرگان را که وظیفه ای سنگین برعهده او گذاشته شده است صرفا بدان دلیل که حرفی ناخوشایند عده ای زده است؟ این دم خروس چیزی نیست که بتوان به راحتی از عهده پنهان کردنش برآمد؟ و باید که مقام رهبری خود وارد عمل شوند و در برابر این بی حرمتی ها در حق یک نماینده مجلس خبرگان بایستند و ممانعت به عمل آورند. و به راستی آیا مجلسی با این ترکیب که تحقیر عضو آن نیز چنین رایج و ممکن است چگونه می تواند در هنگامه ای سخت و در روز مبادا، تصمیمی شایسته و بایسته برای کشور و ملت بگیرد؟

جناب آقای هاشمی

پاسخ شما چیست به مردمی که از وظایف مجلس تحت ریاست شما در شرایطی چنین خطیر پرسش می کنند؟ آیا اگر مجلس خبرگان در اجلاس خود نگاهی گذرا به آنچه که در چهار سال گذشته بر این مملکت رفته است می انداخت نمی توانست بسیار بهتر زمینه های پیدایش بحرانی که بر مملکت حاکم است - و شما البته فتنه اش خوانده اید- را دریابد؟ شما در سخنرانی های قبل و بعد از انتخابات خود بارها به بحران های اقتصادی و به هم خوردن سند چشم انداز در کشور و انحراف از آن اشاره کرده اید ولی آیا پرداختن به این بحران ها نباید جایی در مجلس خبرگان پیدا می کرد؟ آیا در وظیفه شما در مجلس خبرگان نیست که رسیدگی کنید به آنچه که به نام خصوصی سازی و انجام اصل 44 قانون اساسی انجام می شود و نهادهای تحت نظارت رهبری همچون سپاه و ستاد اجرای فرمان امام (که بنا به فرمانی که امام به بنده و آیت الله حسن صانعی دادند قرار بود حداکثر طی دو سال کلیه اموال توقیفی اش یا رفع توقیف و یا با بررسی دقیق در صورت نامشروع بودن مصادره شود و این ستاد به کار خود پایان دهد؛ ستادی که نوه گرامی حضرت امام نیز بارها گله کرده و درخواست داشته اند که در صورت تعطیل نکردن آن حداقل لفظ "امام" را از عنوان آن بردارند) سهام یک وزارتخانه دولتی را در نیمی از یک ساعت به نام خود می کنند و به نام خصوصی سازی حماسه ای دیگر در ادامه و تکمیل حماسه انتخابات ریاست جمهوری اخیر می آفرینند؟ به راستی تا چه حد در این اجلاس به سیاست خارجی بدون طرح و برنامه ای که موجب وهن نظام ما در مجامع بین المللی شده است پرداخته شد؟ آیا مشکلات اجتماعی حاکم شده بر کشور و امنیتی کردن فضای سیاسی جامعه و دانشگاه ها و مراکز مختلف کشور از هیچ اهمیتی برای بررسی برخوردار نبود که اعضای آن مجلس توجهی بدان نکردند؟ به راستی تا چه حد در این اجلاس به عملکرد برخی سازمانهای تحت نظارت رهبری که نظارت عالیه بر آنها بر عهده شما در مجلس خبرگان است رسیدگی شد؟ آیا مروری نکردید بر انچه در رسانه به اصطلاح ملی ما می گذرد و افتی که مخاطبان این رسانه پیدا کرده اند؟ آیا صحبتی در این خصوص شد که چرا سه کاندیدای به ظاهر ناکام شبه انتخابات اخیر را در قوطی می کنند و یاران آنها را در سلول انفرادی می اندازند و آنها صرفا در گذر از سلول های انفرادی است که می توانند راهی به آن رسانه ملی آن هم برای پخش اعترافات پیدا کنند و با این حال درهای این رسانه اما به روی حامیان کاندیدای پیروزخوانده و دادستان محترم کشور باز است که بیایند و سخنان خود را یکسویه علیه کاندیداهای دیگر مطرح کنند و بروند؟ آیا شما بر این نکات واقف نبودید؟ واقف بودید و اگر در این اجلاس به آنها اشارتی نشد آیا این بدان مفهوم نیست که روحیه عدالت خواهی و رشادت انقلابی از میان ما رخت بربسته و زایل شده است؟ و امروز به راستی چه پاسخی دارید در برابر آنهایی که مدعی اند این مجلس وظیفه نظارتی خود را فراموش کرده و به نهادی بی اثر و تبلیغاتی مبدل شده است؟ آیا جای آن نبود که اعضای این مجلس سه کاندیدای معترض به نتیجه انتخابات را که همگی از سرمایه ها و خدمتگزاران این نظام بوده اند فرا می خواند و سخن آنها را می شنید و پس از آن مبادرت به صدور بیانیه خود می ورزیدند؟

جناب آقای هاشمی

بر خود می بینم که بخشی از تعبیر حضرت امام در خصوص جایگاه مجلس خبرگان را برای شما و دیگران یادآور شوم که فرمودند: "اکنون شما ای فقهای شورای خبرگان و ای برگزیدگان ملت ستمدیده در طول تاریخ شاهنشاهی و ستمشاهی، مسئولیتی را قبول فرمودید که در راس همه مسئولیت هاست، و آغاز به کاری کردید که سرنوشت اسلام و ملت رنج دیده و شهید داده و داغ دیده در گرو آن است. تاریخ و نسل های آینده درباره شما و ملت قضاوت خواهند کرد و اولیاء بزرگ خدا ناظر آرا و اعمال شما می باشند: والله من ورائهم مُحیط و رقیب. کوچکترین سهل انگاری و مسامحه و کوچکترین اعمال نظرهای شخصی و خدای نخواسته تبعیت از هوای نفسانی که ممکن است این عمل شریف را به انحراف کشاند بزرگترین فاجعه تاریخ را بوجود خواهد آورد".

و به راستی چه نسبتی است میان عملکرد کنونی این مجلس با انچه امام در خصوص جایگاه آن مجلس بر زبان آورده اند و اختیاری که قانون اساسی و تدوین کنندگان آن بنا به رای مردم به این مجلس و نمایند گان آن اعطا کرده است؟ چه جای انکار است که مجلسی چنان مهم در زمانه ای چنین خطیر به نهادی بی اثر مبدل شده است. و من مهدی کروبی امروز این نامه را به شما نوشتم و از باب تذکر و یادآوری این نکات را بازگو کردم تا به وجدان خویش در برابر امام راحل، انقلاب و مردم شریف ایران عمل کرده و نشان داده باشم که آنچه بر آن مجلس می رود نه به نفع نظام است و نه به نفع مردم و نه تضمین کننده جمهوریت و اسلامیتی که بیش از 98 درصد مردم در فروردین 1358 به آن رای دادند.

۱۳۸۸ مرداد ۲۶, دوشنبه

کروبی در پاسخ به توهین کنندگان به خود افشا کرد :‌ جزییات ماجرای ترانه موسوی / ناگفته هایی از سوابق برخی از ائمه جمعه

سحام نیوز :‌مهدي كروبي در واكنش به جوسازي هاي اخير و توهين هايي كه نسبت به وي وارد شد گفت : " برخي فكر مي كنند كه با اين تهمت ها و فحاشي كردن ها من از ميدان كنار نمي روم ولي من به اين آقايان توصيه مي كنم كه حداقل تاريخ را مطالعه كنند و ببينند كه بعد از انقلاب و در عرصه ماجراي مجلس سوم و مسائلي كه در اواخر آن مجلس روي داد و هر حرفي كه خواستند نسبت به من زدند از جمله انكه گفتند كروبي با دلارها از ايران خارج شده است چه كسي بود كه ايستادگي و تحمل كرد . "
دبيركل حزب اعتمادملي ضمن اعتراض به توهين ، هتاكي و تهمت هايي كه از سوي مراكز و نهادهاي مختلفي و به دنبال نگارش نامه اي نسبت به او شد گفت : "‌طي هفته اخير حملات تندي نسبت به من وارد شد ، حملاتي كه از تريبون نماز جمعه و يا از سوي برخي از نمايندگان مجلس ، صدا و سيما و مطبوعات و وابستگان به نهادها و برخي از روحانيت مطرح شد كه من در برابر اين مباحث گفته بودم كه چنانچه اين روند ادامه پيدا كند من ناگفته هايي را بازگو خواهم كرد . "‌ كروبي چنين از انگيزه انجام مصاحبه اي در واكنش به اين مسائلي كه طرح شده سخن گفت و با اشاره به انتقاداتي كه به وي وارد شد گفت : "‌ پس از انتخابات رياست جمهوري دهم حوادثي در كشورمان رخ داد كه از نظر خشونت ، بي قانوني ، خودسري و دخالت افراد غير مسئول به نام نظامی و شبه نظامي و لباس شخصي ها امري بي سابقه بود و چنين است كه انسان هاي مسئول ، دلسوز و آگاه بايد احتياط و تحفظ را كنار گذاشته و به هر صورتي كه صلاح مي دانند اقداماتي انجام دهند كه مانع ازتكرار اين حوادث شده و ريشه برخوردهاي اين چنيني خشكانده شود .
"‌وي افزود :‌" در هر كجاي دنيا ممكن است كه چنين حوادثي اتفاقي بيافتد كه در عرصه تظاهراتي جمعيتي را دستگير كنند اما فكر نكنم كه چنين برخوردهايي صورت گرفته باشد كه گروهي را دستگير كرده و آنها را به مكان هاي خاصي منتقل كنند و با آنها هر رفتاري كه مي خواهند انجام دهند . در واقع ابتدا افراد را به مكان هاي نامعلومي منتقل كنند كه حتي رياست قوه قضائيه و دادستان كل كشور كه بگويند اين رفتارهايي كه انجام شده است زير نظر زندان هاي رسمي كه تحت نظر ما بوده روي نداده است و البته پس از مدتي مشخص شود كه زير زميني در وزارتخانه اي وجود داشته و يا اينكه در بازداشتگاه كهريزك ، كلانتري ، پايگاههاي بسيج برخوردهايي صورت گرفته است . "
كروبي خاطر نشان ساخت : "‌تمام اين حوادثي كه روي داده است به علت اعتراض مردم به نتيجه يك انتخاب بوده است آيا بايد با مردمي كه تنها از سرنوشت راي خود سوال مي كنند چنين برخورد كرد ؟ در عرض چند روز تعدادي كشته شده و برخي آسيب ديده اند به طوري كه دندان ها و سرها شكسته شده است و حتي چشماني كور شده و برخي تحت شكنجه ها جان باخته اند . اين درحالي است كه معمولا شكنجه ها براي گرفتن اعتراف با حساب و كتاب صورت مي گيرد و حتي اگر آن فرد زير شكنجه از حال برود او را به بيمارستان منتقل مي كنند و باقي بازجويي را در حالي انجام مي دهند كه او تحت درمان است . بنابراين از اين جهت من مي گويم كه خشونت هايي از سوي افرادي ناآگاه و بي تدبير صورت گرفته كه بي سابقه است و البته اين رفتارها در قبال افرادي بوده كه تنها به انتخاباتي اعتراض داشته اند . "‌

رفتارهاي غرمنطقي بي شمار صورت گرفته است
كروبي با ابراز تاسف از چنين برخوردهايي در نظام جمهوري اسلامي گفت : " به اندازه اي در اين مدت رفتارهاي غيرمنطقي و بي ضابطه انجام شده است كه وقتي هيات تحقيق و تفحص به خدمت رهبري گزارشي را از وضعيت پيش آمده مي دهند ايشان برآشفته و حتي با عباراتي تند دستور تعطيلي بازداشتگاه كهريزيك را ارائه كردند كه البته اكنون نيز شاهد بركناري برخي از آمران و مسببان اين حوادث هستيم ."
وي با اشاره به اخباري كه به صورت مرتب از برخوردهاي خشن و غير معمول با معترضان به انتخابات به او مي رسيد گفت : " ما هر روز اخباري را از نحوه برخورد با مردم دريافت مي كرديم اخباري كه همين افرادي كه مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند نزد من مي آمدند و بيان مي كردند . رفتارهاي خشونت آميزي كه با زنان و مردان صورت گرفته است مانند آنكه هنگامي كه به منزل زن جواني مراجعه كرده اند تا او را بازداشت كنند اين زن را در مقابل چشمان مادرش به شدت مورد ضرب و شتم قرار داده اند و اين زن هنگامي كه هيات بررسي تحقيق و تحفص از وضعيت زندانيان اخير را در زندان مي بيند با شجاعت مقابل آنها مي ايستد و نسبت به اين رفتار اعتراض مي كند . من بسيار متاثر شدم از چنين برخوردهايي كه تحت لواي نظام جمهوري اسلامي انجام مي شود ،‌هر خواننده اي مي تواند خودش را جاي آن مادري بگذارد كه دخترش را مقابل چشمانش مورد ضرب و شتم قرار داده اند . "
وي با اشاره به برخورد ساواك در دوران مبارزات انقلابي گفت : " هنگامي كه در دوران مبارزه به منزل من مي آمدند تا مرا بازداشت كنند گاهي اوقات خانم كروبي با تندي برخورد مي كرد كه آنها تنها مي گفتند كه سفارش كنيد كه ايشان حرمت ما را نگه دارد و يا در پرونده يكي از بزرگان هست كه وقتي به منزلش مي آمدند تا بازداشتش كنند همسرش تندي مي كند كه تنها به او تذكر مي دهند ولي اكنون شاهد آن هستيم كه دختري را در مقابل چشم مادرش كتک مي زنند و از اين جهت مي گويم چنين برخوردهايي در كشورمان بي سابقه است ."
كروبي با اشاره به اينكه بارها از طريق نامه و مصاحبه اين مطالب را بيان كرده است گفت :‌" من اين مسائل را طي نامه اي به رياست محترم قوه قضائيه ، وزير سابق اطلاعات و ديگر مسئولان يادآور شده و يا در مصاحبه ها به صورت مكرر بيان كرده ام تا شايد با توجهي كه نسبت به اين رفتارها مي شود مانع از تكرار آن شوند ولي بعد از مدتي اخباري به من درباره آزار جنسي بازداشت شدگان رسيد كه به علت ناراحتي شديد از اين موضوع نامه اي را به صورت محرمانه به رييس مجلس خبرگان نوشتم . در همان نامه هم نگفتم كه حتما چنين اتفاقي روي داده است بلكه گفتم كه شايعه شده كه چنين ماجرايي روي داده و افرادي از آشنايان خودمان نيز اين مطلب را گفته اند و تاكيد كردم كه انشاء الله اخباري دروغ و شايعه باشد ولي بايد اين اخبار بررسي شود تا اگر شايعه اي بيش نيست كه همه از رفتارها و عملكردها با قاطعيت دفاع كنيم ولي اگر هم در مواردي چنين اتفاقي روي داده است بگوييم كه عاملان اين قضيه جز نيروهاي خودسر بوده اند كه بايد معرفي و مطابق قانون مجازات شوند تا اينكه ساحت مقدس جمهوري اسلامي ايران را از چنين مباحثي پاك كنيم كه چنين موضوعي در تاريخ ثبت نشود و شاخ و برگ فراواني به آن داده شود و از سوي ديگر خون بچه هايي كه در اين راه كشته شده اند تضييع گردد . "
كروبي افزود : "‌من در اين نامه تاكيد كردم كه اگر هم چنين اتفاقي روي نداده است و ثابت شد كه اين چنين نبوده از زبان ما كه خودمان به انتخابات معترض بوده ايم مطرح شود تا حداقل عده اي باور كنند "
متاسفم كه اين مطالب از تريبون نماز جمعه مطرح شد

كروبي با اشاره به برخوردهايي كه در واكنش به انتشار چنين نامه اي صورت گرفت گفت : "‌بيش از ده روز منتظر پاسخ نامه ام بودم ولي به من خبري نرسيد و بنابراين اين نامه را علني كردم و در اين ميان جمعيت بسياري از دلسوزان نظام مرا تحسين كردند و برخي هم دوستانه انتقاداتي را مطرح كردند كه من نيز استقبال كردم ولي در همين راستا برخي از تريبون نماز جمعه ،‌مجلس ، وابستگان به نهادهاي نظامي ، سايتها و خبرگزاري ها ، مطبوعات و صدا و سيما به بنده فحاشي كردند . ولي از اين ميان آنچه بيش از همه تاسف مرا برانگيخت مطالبي بود كه از تريبون نماز جمعه عليه من مطرح شد و تريبون مقدس نماز جمعه كه بايد در آن دردهاي مردم گفته شود و از حقوق آنها دفاع شود به تريبوني براي فحاشي عليه فردي تبديل شد . چنين برخوردهايي در حالي نسبت به بنده صورت گرفت كه من تنها با نگارش نامه اي يادآور شدم كه بررسي شود آيا چنين مسائلي روي داده است يا خير و اگر هست آيا عاملان آن مجازات خواهند شد و يا اينكه اعلام بركناري عده اي كه چنين تخلفاتي را انجام داده اند تنها براي جنجال سازي بوده است و تمامي اينها به سركار خود برمي گردند مانند همان كساني كه زماني آن شكنجه ها ر انجام دادند و آبروي نظام را در عرصه هاي بين اللملي بردند و فيلمي از آن منتشر شد كه هيچ بيننده اي نتوانست آن را بيش از ده دقيقه نگاه كند و اكنون سخناني درباره فعاليت هاي آنها شنيده مي شود كه چنانچه لازم باشد درباره آنها سخن خواهم گفت . "‌
وي با ابراز تاسف از چنين برخوردهايي گفت : " افرادي كه بايد از تريبون مقدس نماز جمعه مسائل روز را براي مردم بازگو كنند به بهانه اينكه من به نظام توهين كرده ام تهت و افتراهايي را عليه بنده وارد كردند كه البته درهمين راستا برخي از نمايندگان مجلس نيز با ادبياتي نامناسب به تكرار ان پرداختند . هرچند كه اگر وابستگان به نهادهاي خاص و يا برخي از مطبوعات و صدا و سيما چنين مطالبي را مطرح كنند دور از انتظار نيست چرا كه اينها اجير و اسير هستند و بايد اين كار را انجام دهند و البته بسياري ديگر نيز از مظان اتهام اينها به دور نيستند . از نظر اين نهادها و مراكز و به ويژه برخي مطبوعات كساني كه همفكر آنان نيستند جاسوس ، ساده انديش و افراطي هستند كه دچار فساد اخلاقي و اقتصادي شده اند . به مانند اينكه اخيرا يكي از روزنامه ها كه عادت دارد با آبروي ديگران بازي كند جمعي از كارگزاران نظام كه اخيرا نامه اي را نوشته اند افراطي و رانت خوار ناميده است حال اينكه به عنوان مثال يكي از امضاكنندگان اين نامه محمدعلي نجفي است كه 8 سال وزير آموزش و پرورش ،‌وزير آموزش عالي كشور و رييس سازمان برنامه و بودجه بوده است كه زماني كه من نماينده امام در حج بودم در آنجا به من كمك مي كرد و اينك همين فرد را رانت خوار ناميده است . به نظر مي رسد كه اين نهادها خود را معيار و ميزان الاعمال مي دانند كه ديگران بايد خود را با آنها بسنجند . اينها به جاي اينكه كساني را كه به اين كشور خيانت كرده اند مورد حمله قرار دهند به فرزندان انقلاب حمله مي كنند و آبروي انها را مي ريزند . همين اندازه نيز بگويم روزنامه اي كه چنين مطلبي را مي نوسيد مسئولش از دوستان نزديك سعيد امامي و همكار او بوده است كه به قول يكي از بزرگان حاشيه امن دارد و رويين تن است ، اگر اسفنديار رويين تن بود و تنها چشمش آسيب پذير بود اين برادر رويين تني است كه چشمش نيز از آسيب مصون است . "‌ كروبي با اشاره به انتشار اخبار دروغ در يكي از خبرگزاري ها كه ان نيزخود را مصون از هر چيزي مي داند گفت :‌"‌ اين خبرگزاري محترم به انتشار اخباز كذب عادت دارد به طوري كه زماني كه جواني به نام غنيان در اين حوادث پس از انتخابات كشته شد اين خبرگزاري به نقل از پدر اين فرد نوشت كه گفته است موسوي مسئول خون فرزندش است كه پدر غنيان چندي بعد اين خبر را تكذيب كرد . كه اينهم نمونه اي از آشكار شدن دروغ گويي برخي از رسانه هاست . "‌
ناگفته هايي از سوابق برخي ائمه جمعه
كروبي در ادامه گلايه هاي بسياري داشت از ائمه جمعه اي كه با ادبياتي نامناسب به او حمله كردند و تهمت و افتراهايي را نسبت به او وارد كردند و براي روشن شدن افكار عمومي از جايگاه افرادي كه چنين حرمت تريبون مقدس نماز جمعه را نگه نداشته اند به بيان برخي از ويژگي هاي شخصيتي انها پرداخت .
وي گفت : " امام جمعه اي كه در كنار حرم ثامن الحج اين حرف ها را مي زند و بنده را تروريست مي خواند گويي فراموش كرده كه در همان روزگار مبارزه كه طيف روحانيون آواره و بي خانه و كاشانه بوده اند و همه تحت تعقيب قرار داشته و يا تبعيد بودند و بنده نيز به عنوان عضو كوچكي از اين نظام در ميان آنها حضور داشتم ، ايشان به همراه جمعي ديگر با پول هايي كه در اختيار داشتند سفرهاي متعددي به پاكستان داشت تا انكه به تبليغ براي مرحوم آيت الله شريعتمداري بپردازد . ما كه به ايشان عيبي نگرفتيم ولي اين روال طبيعي تاريخ است كه اكنون او از تريبون نماز جمعه به دفاع از جمهوري اسلامي بپردازد و بنده را ضد انقلابي و تروريست بداند . "
كروبي با اشاره به سخنان امام جمعه تهران عليه خود گفت :‌"‌آقايي كه در تهران از تريبون نماز جمعه چنين حرف هايي را مي زند همان فردي است كه هرچه من از ديگران سوال كردم سوابقي از ايشان نداشتند و همین اندازه از دوستانش شنيدم كه در صف اول درس آيت الله منتظري مي نشسته و در زماني كه برخي از دوستان نزديك از مواضع ايشان گله مند بودند ايشان به شدت از مواضع او حمايت مي كرده است و پس از امام جز مخالفين درجه اول آيت الله منتظري تبديل شد و از اين طريق رشد جهشي و غير معقول پيدا كرد . "
كروبي با بيان اينكه من از ائمه جمعه انتظار چنين رفتارهايي را نداشتم گفت : "‌آيا نمي شد كه اين پيشنهاد دلسوزانه را مورد بررسي قرار مي دادند تا مورد رسيدگي قرار گيرد و ماموري و يا ماموريني كه متخلف بوده اند مجازات شوند و ان گاه به مردم بگوييم كه اين رفتار از سوي مامور يا ماموريني خودسر صورت گرفته و ربطي به نظام جمهوري اسلامي ايران ندارد ؟ آيا بايد با جنجال سازي و عبارت هايي تند چنين به نامه دلسوزانه انقلاب پاسخ داده مي شد ."‌
مهدي كروبي با اشاره به اظهارات مجلسي ها عليه وي گفت : "‌برخي دوستان مجلسي اظهاراتي را عليه بنده وارد كردند برخي از نمايندگاني كه اين حرف ها را مي زنند همان كساني هستند كه در سايه عدم صلاحيت نمايندگاني كه راي آور بودند و البته جر اصلاحاتي هاي داغ نبوده و هيچ نامه اي را امضا نكرده بودند و چند دوره هم در مجلس حضور داشتند به مجلس راه يافتند و بايد نيز اكنون در قدرداني از اين چنين رفتاري اين چنين نيز حرف بزنند . چرا كه ديگر نيازي نبود به دادگاه ويژه روحانيتي برگردد كه زماني سيد هادي خامنه اي ، محتشمي پور ، مرحوم خلخالي ، موسويان و آيت الله بيات را محاكمه مي كردند چرا كه ديگر نمي شود به راحتي اين افراد را محاكمه كرد و البته برخي از مسئولان دادگاه نيز رضايتي به اين كار ندارند . "
وي همچنين به اظهارات امام جمعه موقت قم اشاره كرد و گفت : "‌از نظر بنده امام جمعه قم آيت الله جوادي و آيت الله اميني هستند و اينكه فردي را براي چنين مواقعي به عنوان امام جمعه معرفي مي كنند جالب توجه است البته من به علت آشنايي كه با پدر مرحوم ايشان دارم درباره اظهارات ايشان واكنشي نشان نمي دهم و حرمت پدرش را نگه مي دارم . "
كروبي همچنين براي برخي از وابستگان به نهادهايي نظام كه اهانت هايي را نسبت به وي مطرح كرده بود پاسخي داشت . وي گفت :‌"‌برخي از برداران نظامي كه چنين حرف هايي را مي زنند بايد هم اين گونه موضعگيري كنند چرا كه انها اكنون تمام مراكز اقتصادي و سياسي را در اختيار دارند ولي اين افراد متوجه نيستند يك فكر و انديشه قائم به يك نفر و يا چند نفر نيست بلكه درون خانواده ها نيز نفوذ مي كند به طوري درون خانواده برخي از اين آقايان هم اختلافاتي وجود دارد كه اگر لازم باشد دران باره صحبت خواهم كرد . "‌وي افزود : "‌برخي از وابستگان به نهادهاي نظام بسيار پهلوانانه وارد ميدان شده اند و هر چه كه خواستند نسبت به بنده گفتند ولي يكي از همين معترضين كه در نهادهاي شبه نظامي نيز فعال است فراموش كرده كه دولت وقت به علت همين رفتارها و كارهايش او را از وزارت اطلاعات اخراج و به جاي ديگر منتقل كرد . "‌
جزئيات ماجراي ترانه موسوي
كروبي در ادامه اين گفت وگو با تاكيد بر اينكه چنانچه اين روند ادامه پيدا كند مسائل ديگري را صريح تر از گذشته مطرح خواهد كرد به بيان واقعيت ماجراي ترانه موسوي پرداخت و تاكيد كرد : "‌من از پشت پرده اين ماجرا مي گويم تا ببينم كساني كه در مزمت دروغگويي صحبت مي كنند برآشفته خواهند شد و در برابر اين دورغ گويي موضع گيري كنند ."
وي چنين ماجرا را شرح داد : " مدتي پيش در سايت ها ،‌خبري منتشر شد مبني بر اينكه خانم ترانه موسوي به همراه تعدادي ديگر در حاشيه مراسم مسجد قبا ربوده شده است . مدتي بعد هرچند كه تعدادي از همان بازداشت شدگان آزاد شدند ولي ترانه موسوي آزاد نشد و سپس اعلام كردند كه خانواده اش بيايند و جنازه اش را تحويل بگيرند . در همان زمان به جاي آنكه تحقيقاتي درباره اين موضوع انجام شود در مقابل هياهوي رسانه هاي بيگانه برخي مسئولان در انديشه طراحي سناريويي براي به انحراف كشاندن اين موضوع در داخل و خارج بودند . بنابراين طراحان نابغه و مديراني دور انديش سناريويي را نوشتند . براي اجراي اين سناريو به وسيله فردي كه نام او را نمي برم متوجه شدند كه خانواده اي عروسي دارند به نام ترانه موسوي كه در كانادا زندگي مي كند و تنها نياز به ان بود كه به صحنه سازي بپردازنند و خانواده اين دختر را وادار به انجام مصاحبه اي كنند كه در ان بگويند دخترشان زنده است و در كانادا زندگي مي كند . پس چند نفر از افراد نظامي ،‌انتظامي و اطلاعاتي كه چهره هايي شناخته شده هستند به منزل اين خانواده محترم و شريف مي روند و خطاب به خانواده مي گويند كه ترانه موسوي دچار سانحه سوختگي شده و براي انكه معلوم شود اين عروس انها هست يا خير بيايند و جنازه اش را تحويل بگيرند . در همين هنگام پدرخانواده مي گويد كه عروس ما در ايران زندگي نمي كند و چون بزرگان خانه اهل سياست نبوده و چهره هاي علمي هستند بسيار ساده به اين موضوع نگاه كردند . در همين حال پدر خانواده به پسرش كه يكي از چهره هاي علمي و سياسي است تلفن مي كند و مي گويد كه چنين ماجرايي روي داده و شماره تلفن ديگر پسرش شوهر ترانه را مي خواهد كه فرزندش به او مي گويد برادرش براي انكه بداند موضوع از چه قرار است به كانادا رفته وهنوز نرسيده كه بتوانند با او تماس بگيرند . در همين حال مادر متوجه مي شود كه چنين اتفاقي افتاده و از حال مي رود و به بيمارستان منتقل مي شود . پدر خانواده وقتي كه متوجه مي شود قضيه جدي است براي بار دوم با پسرش تماس مي گيرد كه او متوجه مي شود قضيه بيخ پيدا كرده و بنابراين خود را شتاب زده به منزل مي رساند . او مشاهده مي كند كه چند نفري در خانه حضور دارند كه برخي از انها از چهره هايي هستند كه در دوران دفاع مقدس حضور داشته اند كه اين موضوع مرا به ياد سخني از شهيد حميد باكري مي اندازد كه مي گفت :‌" اي كاش ما درجبهه ها به شهادت برسيم زيرا اگر مانديدم معلوم نيست كه چه بلايي بر سرمان آيد و جز چه جمعيتي باشيم " اين آقا كه داراي آگاهي سياسي بود هنگامي كه با اين افراد صحبت مي كند مي گويد كه نزد من اين حرف ها را نزنيد چرا كه من مي دانم اصل قضيه چيست و حتي اين اصطلاح را به كار مي برد كه پيش كولي ملق نزنيد . آن افراد نيز چون متوجه آگاهي اين فرد مي شوند از اين جهت با او صحبت مي كنند كه براي حفظ نظام و در مقابله با جنجال سازي هاي رسانه هاي بيگانه به صلاح است كه با انها همكاري كنند . در همان حال اعضاي خانواده گفته اند كه شما از ما چه مي خواهيد آنها مي گويند كه شما در مقابل دوربين قرار بگيريد و بگوييد كه ترانه زنده است . برادر شوهر ترانه ابتدا مخالفت مي كند و مي گويد كه اصل اين قضيه صحيح نيست و از سوي ديگر ما هم تاحدودي چهره هايي شناخته شده هستيم و البته از انها پرسيده كه چنانچه چنين كاري انجام شود با ترانه واقعي چه كار خواهند كرد كه ان افراد گفته اند كه شما به اين كارها كاري نداشته باشيد و نگران نباشيد . همچنين اين خانواده گفته اند عكسي كه شما داريد عروس ما نيست كه انها مي گويند شما به اين كارها كاري نداشته باشيد . در همين حال برادر شوهر ترانه كه يكي از چهره هاي علمي و سياسي بوده است تحت تاثير قرار مي گيرد و فكر مي كنيد كه با انجام چنين كاري در مقابل سوءاستفاده بيگانگان ايستادگي مي شود ولي او پيشنهاد مي كند كه بروند و با پدر و مادر ترانه صحبت كنند . در همين حال اين افراد شماره تلفن منزل آنها را جويا مي شوند كه برادر شوهر ترانه مي گويد بنابراينكه انها منزلشان را تغيير داده اند ما شماره اي از انها نداريم و بردارم هم به مقصد نرسيده كه از او شماره شان را بگيريم . پدر شوهر ترانه نيز مي گويد كه شايد حاج خانم (همسرش ) شماره اي در اتاقش داشته باشد ولي بنابر اينكه همسرش به بيمارستان منتقل شده بود در اتاقش بسته بود و كليد نبود كه افراد حاضر تصميم مي گيرند كه در اتاق را بشكنند كه با ممانعت اعضاي خانواده رو به رو شده اند كه خطاب به اين افراد گفته اند شما برويد و ما خودمان سعي مي كنيم شماره تلفن انها را پيدا كنيم .ولي جالب توجه اينكه قبل از انكه اعضاي اين خانواده شماره تلفن پدر و مادر ترانه را پيدا كنند انها خودشان تلفن را پيدا مي كنند . در همين راستا برادر شوهر ترانه با پدر مادر وي تماس مي گيرد و مي گويد كه شما تنها تا اين اندازه صحبت كنيد و خطاب به اين آقايان مي گويد كه اين خانواده در جريان موضوع نيستند و در اين اندازه تنها با انها صحبت كنيد . چنين شد كه مادر و پدر ترانه موسوي در مقابل دوربين قرار گرفتند و گفتند كه دخترشان زنده است و در كانادا زندگي مي كند . البته بعد از اينكه اين خانواده متوجه شده اند كه اصل ماجرا چه بوده است بسيار ناراحت شده اند و مي خواستند كه ماجرا را بازگو كنند كه همين برادر شوهر ترانه به انها گفته كه حرفي نزنيد و گرنه سرنوشت شما معلوم نيست كه چه شود . "‌
از دروغ گويي مسئولان متاسفم
كروبي پس از شرح اين ماجرا از دروغ گويي هاي مسئولان ابراز تاسف كرد و گفت :‌"‌اين افراد اظهار كرده اند كه براي حفظ اصل نظام بايد اين خانواده اقدام به چنين كاري كنند ولي از نظر ما براي حفظ اصل نظام و پايبندي به قانون اساسي ، ارزشهاي انقلاب و آرمان هاي حضرت امام مهم است . حفظ اصل نظام بر پايه عمل به وعده هايي است كه به مردم داده ايم ولي متاسفم كه اينك از انقلاب برگشته ايم و با آبروي نظام بازي مي شود . "‌
وي تاكيد كرد :‌"‌آيا مسئولان از اين طريق مي خواهند اعتماد مردم را جلب كنند ولي اين آقايان بسيار بي تدبير عمل كرده اند چرا كه مردم اين قدر هوشمند هستند كه اصل موضوع را بفهمند . "
كروبي با بيان اينكه براي مسئولان گوشه اي از حوادث تاريخي را بازگو مي كنم گفت :‌" هنگامي كه در سال 41 مبارزات نهضت انقلاب اسلامي شروع شد يك سري افراد نا آگاه كه وابسته به حكومت بودند قصد داشتند تا حرکت امام خمینی برای مبارزه با رژیم پهلوی را به ماجرای کشتار مردم در مسجد گوهر شاد تشبیه کنند . در ماجرای مسجد گوهرشاد مردم علیه کشف حجاب از سوی رضاخان حرکتی کردند که در ان حادثه عده ای کشته شدند . در ماجرای مسجد گوهرشاد شیخ جوانی به نام بهلول سخنرانی می کرد و مردم را به ایستادگی دعوت می کرد که به دنبال حمله نیروها و آغاز کشتار مردم فرار کردند که این شیخ نیز فرار کرد که مدت ها اواره بود و در افغانستان زندانی بود و در اواخر عمر خود به ایران برگشت . در این راستا ماجرایی درست کردند مبنی براینکه این شیخ به خارج رفته و زندگی خوبی دارد . در همان سال ٤١ وقتی که با ماجرای حرکت مبارزاتی امام مواجه شدند در یکی از روزنامه ها همین ماجرای مسجد گوهر شاد را نوشتند تا حرکت امام را با آن مقایسه کنند . درهمان زمان عکس فردی را با کراوات در روزنامه چاپ کردند و نوشتند که این فرد بهلول نام دارد و تاجر آهن است و در خارج زندگی می کند و وضعیت خوبی هم دارد . نوشتند که این ماجرای کشتار گوهر شاد را ایجاد کرده و خودش به خارج متواری شده است . در همان موقع جمعیتی واقعیت را کشف کردند . بهلول واقعی را معرفی کردند . اعلامیه ای مبسوط در مشهد منتشر شد که بر روی آن دو عکس چاپ شده بود. عکس فردی که او را همان تاجر اهن معرفی کرده بود که درخارج زندگی می کند و دیگر عکس بهلول واقعی که سالها در افغانستان زندانی بود . بنابراین حدود 48 سال پيش چنین حادثه ای روي داد و در همان زمان اين قضيه برملا شد حالا چطور اين مسئولان انتظار دارند كه در تهران و انهم در عصر ارتباطات حادثه اي روي دهد و كسي متوجه ان نشود و یک خانواده محترم را بیاورند و بگویند که مطلبی را تکذیب کند و این خانواده پس از انکه متوجه می شود این اقدام کلکی به آنها بوده ناراحت شدند. "
كروبي افزود :‌" همان شبي كه فيلمي درباره ترانه موسوي از تلويزيون پخش مي شد من قبل از انكه در جريان اصل ماجرا قرار گيرم تحت تاثير قرار گرفتم ولي همان شب به مراسم عروسي رفتند كه در ان مراسم جواني نزد من آمد و گفت آيا اينها فكر مي كنند كه مردم نمي دانند چند تا ترانه موسوي در ايران وجود دارد و من از اين حرف متعجب شدم و با خود گفتم من با اين سن و سال و تجربه اي كه دارم به موضوع شك كردم ولي اين جوان اصلا شك هم نكرده است . "‌
وي با اشاره به موثق بودن منبعي كه جزئيات ماجراي ترانه موسوي را به وي منتقل كرده است گفت :‌"‌مي دانم كه آنها از چه طريقي اين ترانه موسوي را پيدا كرده اند و منبع خبر نيز موثق است واگر لازم باشد در اين باره صريح تر صحبت مي كنم تا مشخص شود كه نقش افراد تا چه اندازه بوده است ."‌
لازم باشد مسائلي ديگر را مطرح مي كنم
وي همچين به مورد ديگري از رفتارهاي برخي از مسئولان اشاره كرد و گفت :‌" در سالهايي كه قتل هاي زنجيره اي رخ داده بود هنوز انتخابات سال 76 برگزار نشده بود كه گفتند حرم امام (ره)‌را منفجر كرده اند و قصد داشتند تا در حرم حضرت معصومه نيز بمب گذاري كنند كه عامل ان دستگير شده است . پس از گذشت يك هفته چند دختر را به تلويزيون آروند و انها بسيار سر و حال در مقابل دوربين طوري سخنراني كردند كه از هر سخنران ماهري بهتر صحبت كردند . من درهمان زمان خنديدم و گفتم كه اين موضوعي مسخره است مگر مي شود كه فردي را بازداشت كنند و او را شكنجه كنند تا اعترافي كند و بعد با اين سرعت و با اين حالت انها را به مقابل دوربين بياورند و انها نيز اعتراف كنند . نتيجه چنين كارهايي موجب روي دادن ماجراي قتل هاي زنجيره اي ،‌ نويسندگان و كشته شدن فروهر و همسرش مي شود . "‌
كروبي در ادامه خطاب به كساني كه قصد دارند تا او را وادار به سكوت كنند گفت :‌"‌من تنها در برابر چنين رفتارهايي موضعگيري اين چنيني ندارم بلكه همان طور كه مي دانيد نسبت به دوستان و همفكران خودم در مواقعي كه تفكرات انها را صحيح نمي دانم تذكر داده ام و با انها برخورد كرده ام و البته هزینه ان را نيز پرداخته ام . من در مقابل كسي ايستادم كه هم براي من محترم است و از دوستان بنده مي باشد و از پايگاه و نفود هم در جامعه برخوردار بود و من نيز براي انتخاب او نقش مهمي داشتم ولي اين فرد از هيچ مخالفتي با من دريغ نكرد و در انتخابات دو دوره گذشته رياست جمهوري از من حمايت نكرد ولي من به راه خودم ادامه دادم . بنابراين اين آقايان خيال مي كنند كه با تهمت و افتراهايي كه مطرح مي شود من از ميدان كنار مي روم ولی من مي گويم با مطالبي كه از بوق های نماز جمعه و يا روزنامه ها و رسانه هايي كه مردم نسبت به انها اعتماد ندارند و خوش بين نيستند مطرح مي شود من از ميدان در نمي روم . من در شرايطي عقب نشيني خواهم كرد كه بدون انكه قصد مچ گيري داشته باشيم همه ابعاد حوادث تلخي كه روي داده و موجب ضربه زدن به آبروی نظام شده و موجب طرح مباحثی در داخل و خارج از نظام شده است بررسي شود و نتايج اين بررسي ها صادقانه و معقول و منطقي به مردم اعلام شود . " وي تاكيد كرد : "‌ در زماني من سكوت مي كنم كه همه ابعاد اين ماجراها بررسي شده و با مردم صادقانه حرف زده شود و هر كسي كه تخلف كرده متناسب با جرمي كه انجام داده و مطابق با قانون محاكمه شود و هر كسي اشتباهي كرده اشتباه خود را بپذيرد . "
كروبي تاكيد كرد :‌"‌ اكنون شرايطي را ايجاد كرده ايد تا ديگر كسي جرات حرف زدن نداشته باشد ولي من باز مي گويم كه اين رفتارها و ايجاد رعب و وحشت مرا به سكوت وادار نمي كند و چنانچه لازم باشد برخي مسائل را مطرح مي كنم . "‌
وي افزود : " وقتي كه همه ابعاد قضيه بررسي شد از امام جمعه ها بخواهيم كه بيايند و در نماز جمعه نتيجه را صادقانه مطرح كنند نه اينكه در اظهاراتي يك طرف محكوم و يك طرف حاكم باشند . "

۱۳۸۸ مرداد ۲۳, جمعه

سحام نیوز : مهدی کروبی از دستور هاشمی شاهرودی برای رسیدگی به نامه وی به هاشمی رفسنجانی درباره آزار جنسی بازداشت شدگان کهریزک خبر داد وگفت : " آقای هاشمی رفسنجانی نامه را به آقای هاشمی شاهرودی ارجاع داده است و ایشان نیز دستور رسیدگی به این نامه را صادر کرده و از آقای دری نجف آبادی دادستان کل کشور خواسته که با من تماس بگیرد و اعلام کند که نفراتی را به نزد من خواهند فرستاد و نقطه نظرات مرا دریافت کنند تا به مسئولان منعکس شود ."
برای ارایه مستندات هیاتی مستقل و قابل اطمینان تعیین شود
دبیرکل حزب اعتمادملی در گفت و گویی با سایت سحام نیوز در پاسخ به سوالاتی که در واکنش به انتشار نامه وی به هاشمی رفسنجانی درباره آزار جنسی در کهریزیک مطرح شده بود دلایل نگارش چنین نامه ای را تشریح کرد . کروبی قبل از هر سخنی در پاسخ به کسانی که وی را به خاطر نگارش نامه مورد انتقاد واعتراض شدید خود قرار دادند گفت : " کسانی که این روزها به دنبال جوسازی ها هستند فضایی امن و آرام را ایجاد کنند و هیاتی مستقل و بی طرف را مسئول رسیدگی به این ماجرا کنند تا شاهد آن باشند افرادی که این مسائل را به بنده منتقل کرده اند می آیند و شکایت خود را مطرح می کنند . البته افرادی در این هیات قرار گیرند تا کسانی که مورد آزاد قرار گرفته اند و شکایتی دارند نسبت به آنها اعتماد داشته باشند و مسایلی که برایشان روی داده را با آنها در میان بگذارند اطمینان داشته باشند که این هیات نیز تا آخر از حقوق آنها دفاع می کند."
من برای نگارش این نامه به آقای هاشمی دلایل بسیاری داشتم
وی همچنین به پرسش های کسانی جواب داد که از علت نگارش این نامه به هاشمی رفسنجانی به عنوان رییس مجلس خبرگان می پرسند . وی گفت : " من برای نگارش این نامه به آقای هاشمی دلایل بسیاری داشتم. نخست اینکه ایشان از ارتباط نزدیکی با رهبری برخوردار هستند و بنابراین مطمئن هستم که این مسائل را به ایشان منتقل می کنند . از طرف دیگر خود آقای هاشمی رفسنجانی نیز انتقاداتی را به حوادث اخیر داشت و در نماز جمعه نیز تا حدودی گلایه های خود را مطرح کرد و حتی درخواست کرد تا زندانیان را آزاد کنند . همچنین من طی هفته های گذشته نامه ای را به وزیر اطلاعات و رییس قوه قضائیه نوشته بودم و بنابراین تصمیم گرفتم که این نامه را به ریاست مجلس خبرگان و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بنویسم . در عین حال بنده قبل از آغاز حرکت نهضت انقلاب با آقای هاشمی آشنا بودم و همواره از قبل و پس از انقلاب با ایشان همکاری و رفاقت داشته ام و من از این حق برخودارم که به ایشان نامه ای را بنویسم البته این ارتباطی به اختلاف سلیقه من با آقای هاشمی ندارد چرا که هرچند ما با هم اختلاف دیدگاه داریم ولی من معتقدم که ایشان از جایگاه خاصی برخوردار است و شاید بتواند کاری کند . همین آقایانی که امروز به آقای هاشمی رفسنجانی هتاکی و انتقاد می کنند شاید از یاد برده اند که ایشان از نزدیک ترین یاران امام بوده اند و حتی زمانی که قرار بود حکم مهندس بازرگان خوانده شود در مراسمی که همه ما حضور داشتیم ایشان کنارامام نشستند و متن حکم را قرائت کردند . "
بنابر نگرانی این نامه را منتشر کردم
وی با اشاره به انتشار برخی مطالبی که در آن مدعی شده اند کروبی نامه را زودتر از موعد مقرر منتشر کرده است، گفت : " من هنگامی که به ایشان نامه نوشتم انتظارم این بود که با توجه به ابعاد فاجعه آمیز این مسائل در مدت زمان کوتاهی ایشان پاسخ این نامه را بدهند البته از نامه هم دو نسخه تهیه شد که یکی نزد ایشان و دیگر نزد بنده بود .اما بیش از ده روز طول کشید و آقای هاشمی به این نامه پاسخی ندادند . البته این به معنای گلایه از آقای هاشمی رفسنجانی نیست بلکه من احساس کردم که ایشان نخواسته به این نامه پاسخ دهد و یا اینکه بنابر شرایط فعلی و وضعیتی که خود ایشان در آن قرار دارد نمی خواسته که وارد این معرکه شود و من هم بنابر نگرانی نسبت به اخباری که مدام به من می رسید این نامه را منتشر کردم . البته بعدها متوجه شدم که ایشان نامه را به آقای هاشمی شاهرودی ارجاع داده است و ایشان نیز دستور رسیدگی به این نامه را صادر کرده و از آقای دری نجف آبادی دادستان کل کشور خواسته که با من تماس بگیرد و اعلام کند که نفراتی را به نزد من خواهند فرستاد تا نقطه نظرات مرا دریافت کنند و به انها منعکس شود . "
پس از انتشار ، نامه مورد استقبال قرار گرفت اما عده ای هم برآشفتند
کروبی همچنین افزود : " هنگامی که این نامه منتشر شد برخوردهای متفاوتی صورت گرفت برخی استقبال کردند ، چرا که می گفتند این باعث شد تا فضا به گونه ای شود تا کسانی که در این باره مطالبی داشتند آن را مطرح کنند مانند خبری که یک خانم سنندجی مطرح کرد که من از ذکر نام ایشان خوداری می کنم و آقایان می توانند به سایت ها مراجعه و در این باره آگاهی بیشتری کسب کنند . "
وی افزود :" البته در همین میان کسانی هم بودند که از انتشار آن برآشقتند و قصد دارند تا فضایی را ایجاد کنند که کسی جرات بیان مطالبی در این باره را نداشته باشد . یعنی فضایی ایجاد شود که اگر بچه های مردم را می کشند و یا کسی را در زندان مورد اهانت قرار می دهند یا خانواده هایشان را در مقابل زندان تهدید کرده و کتک می زنند ، به خانه های مردم می ریزند و به اموال آنها خساراتی وارد می کنند کسی جرات طرح این مطالب را نداشته باشد.
به جای فحاشی به اصل ماجرا بپردازید
وی گفت : " چرا به جای اینکه چنین فضای رعب و وحشت را ایجاد کنند تا مردم را به سکوت بکشانند فضایی را ایجاد نمی کنند تا اگر مسائلی در این باره وجود دارد و کسانی هستند که شکایاتی دارند آن را در فضای آزاد و امن مطرح کنند؟ وی خطاب به مسئولان گفت : " بهتر نیست به جای آنکه برخی در برابر انتشار این نامه چنین موضعگیری و فحاشی کنند به بررسی اصل ماجرا بپردازنند نه اینکه هنوز کمیته پیگری مجلس تشکیل نشده است بگویند که محتوی این نامه بررسی و کذب محض است . به نظر من باید مسئولان با شنیدن چنین مسائلی ناراحت باشند ." وی افزود : " آخر شما فضایی ایجاد کرده اید تا کسانی که مورد آزار قرار گرفته اند جرات طرح این مباحث را نداشنه باشند و حتی شاید در شرایطی قرار گیرند که بیایند و بگویند که در زندان به ما نماز شب یاد می دادند و هیچ شکنجه ای هم روی نداده است ."
مردم حتی جرات نفس کشیدن هم ندارند
کروبی سپس تاکید کرد که باید فضای امنی در جامعه ایجاد شود تا همه آزادانه حرف بزنند ولیکن ابراز تاسف کرد از فضایی که اینک شکل گرفته مردم حتی جرات نفس کشیدن هم ندارند . وی به فضایی که در این چند سال اخیر شکل گرفته است اشاره کرد و گفت : " در جامعه ای که قتل های زنجیره ای روی می دهد و مردم را می کشند و جنازه هایشان را در کنار خیابان رها می کنند ! و یا در جامعه ای که مصطفی مولایی مسئول دفتر بنده را ربوده و آن را در کیسه می اندازند و کتک می زنند دیگر چطور افراد جرات آن را دارند که بیایند و این مسائل را مطرح کنند . در جامعه ای که زنی را در پاسداران با آن وضعیت به قتل می رسانند دیگر چگونه مردم احساس امنیت می کنند؟ "
واقعا من احساس شرم می کنم
وی افزود : " متاسفم از اینکه مردمی را که به بهانه اعتراض به یک انتخابات بازداشت کرده اند چنین مورد شکنجه قرار داده اند به طوری که من شنیده ام افرادی را در کهریزیک لخت می کردند و چهار دست و پا می نشاندند و سوار بر آنها می شدند و می گفتند صدای حیوانات را در آورید، این واقعا مایه تاسف جمهوری اسلامی است و یا اینکه برخی را دستگر کرده و آنها را لخت کرده اند و روی هم خوابانده اند و آب بر روی انها ریخته اند . حتی شنیده ام هنگامی که افراد را شکنجه می کردند به انها می گفتندباصدای بلندبگوییدکه مادرتان{ ....} است ، مانند زمان قتل های زنجیره ای که به افراد می گفتند بگویید که من بچه مادرم نیستم ! و سپس آنها را در بیابان ها کتک زده و رها می کردند. واقعا من از طرح چنین مباحثی احساس شرم می کنم . "وی تاکید کرد:" هرگز فراموش نکنیم که مردم مادر جامعه ای زندگی می کنند که خانم دکتر بنی یعقوب را به اتهام ارتباط با مردی می گیرند و سپس جنازه اش را تحویل می دهند. آیا شما وجود اینها را کتمان می کنید ؟ امروز به جای اینکه این مسائل را پیگیری کنید بدون آنکه تحقیقاتی در صحت و یا سقم مطلبی انجام شود به دفاع از عملکردتان می پردازید ؟ "
آیا این رفتارها با حکومت عدل علی (ع)‌ و دین اسلام سنخیت دارد ؟
وی تاکید کرد : " هنگامی که حضرت علی (ع) توسط ابن ملجم مورد ضربت قرار گرفت حضرت تاکید کردند ،مراقب فردی که او را مورد حمله قرار داده باشند و گفتند که چنانچه من زنده نماندم برای قصاص به او یک ضربه بزنید . ولی اینک شاهد آن هستیم در حکومتی که حکومت عدل علی (ع) الگوی آن است جوانی را به خاطر آنکه شعاری سر داده است با باتوم به شدت مورد ضرب و شتم قرار می دهند و طوری برخورد می کنند که حتی برخی از آنها جان می بازند . آیا این رفتارها با حکومت عدل علی (ع)‌ و دین اسلام که دین رافت است سنخیت دارد ؟ "
امام فورا دستور آزادی میثمی را صادر کردند
کروبی با اشاره به توجه امام به چنین مسائلی گفت : " هیچ گاه یادم نمی رود هنگامی که لطف الله میثمی به دستور مرحوم لاجورد ی بازداشت شده بود همسرش نزد من آمد و گفت که به خاطر شرایط فیزیکی اش نمی تواند حتی آشغال گوشه چشم خود را پاک کند . من پس از دیدار با همسر او به همراه احمد آقا به نزد امام رفتیم و عین کلام همسر میثمی را مطرح کردم که امام فورا دستور آزادی او را صادر کردند . این درحالی است که اکنون شنیده می شود که در برخی از زندان های ما رفتارهای بدی با زندانیان صورت می گیرد به طوری که زنی که شنیده شده باردار است اینک دچار ناراحتی کلیه شده و یا زندانیان سیاسی را به بند معتادین منتقل می کنند . می گفتند که زندان ها کانون آدم سازی است ولی این طوری آدم سازی می شود؟ هنگامی که فردی را بازداشت می کنند به او می گویند تو را به کهریزیک می فرستیم که در آنجا آدم شوی و زندانیان سیاسی را ارازل و اوباش محسوب می کنند آخر این طوری می توان آدم سازی کرد؟"
ریشه این فسادهای اخلاقی و شکنجه های قرون وسطی بایدخشکانده شود
وی با انتقاد از اینکه رییس مجلس و رییس کمیسیون امنیت ملی که رییس کمیته پیگیری وضعیت آسیب دیدگان حوادث اخیر است بدون هیچ پشتوانه تحقیقاتی به تکذیب اصل ماجرا پرداختند، گفت : " من پیشنهاد کردم که مسولیت پیگیری این حوادث را می پذیرم ،هرچند که این مسولیت برایم افتخار آور نیست بلکه برایم زجر آور است ولی قصد دارم تا حقایق کشف و هیاتی مستقل و بی طرف تشکیل شده تا فضایی ایجاد گردد که اگر کسانی هستند که مورد آزار قرار گرفته اند خودشان بیایند و این مسائل را بازگو کنند تا ریشه این فسادهای اخلاقی و شکنجه های قرون وسطی خشکانده شود . نه آنکه مسئولان پیگیری این حوادث در مجلس شورای اسلامی در مدت 24 ساعت و قبل از آنکه کمیته پیگیری جلسه ای را تشکیل دهد به تکذیب محتوای این نامه بپردازنند! من ضمن احترام به ریاست مجلس هشتم جناب آقای دکتر لاریجانی که نسبت به ایشان و پدرشان و پدر خانم ایشان ارادت ویژه ای دارم و آقای علاءالدین بروجردی رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس هشتم می گویم که قبل از آنکه در اظهار نظری شتاب زده اصل ماجرا را تکذیب کنید حداقل با بنده تماسی می گرفتید یا از من می خواستید که نفراتی را نزد شما بفرستم شاید من اطلاعاتی در این رابطه داشتم . آخر چطور می شود بدون آنکه تحقیقی صورت گیرد و جلسه ای تشکیل شود بگویید این ماجرا کذب محض بوده است؟ شما حداقل تحقیق می کردید تا ببینید این کسی که این حرف ها را زده از روی هوی و هوس چنین گفته و یا چون اینکه رای او را در انتخابات نادیده گرفته و تقلب کرده اند می خواهد برای عقده گشایی چنین حرف هایی را بزند و یا اینکه مطلبی دارد و بر اساس مستنداتی این حرف ها را زده است ؟ بعدا موضعگیری می کردید . "
لاریجانی و بروجردی نگران سرنوشت خود و تحت فشار هستند
وی افزود : " در شرایطی که رییس مجلس که سالها من در جایگاه ایشان و دیگر جایگاهها بودم بدون تحقیقی اصل ماجرایی را تکذیب می کند دیگران چطور می توانند بیایند و این مسائل را مطرح کنند و حتی در قبال آنچه که گفته اند مورد اهانت قرار گیرند و آبرویشان نیز برود . " وی تاکید کرد : " من احساس می کنم که این موضعگیری های شتاب زده تحت فشار صورت گرفته ، زیرا این بزرگواران نگران آن هستند که به سرنوشت دیگر دوستان خود در گذشته دچار شوند. آقای لاریجانی نگران آن است که به سرنوشت حداد عادل گرفتار شود و او را از ریاست مجلس حذف کنند و یا اینکه آقای بروجردی نگران تکرارسرنوشت دیگر دوستانش چون آقای افروغ درمجلس هفتم که اورا از ریاست کمیسیون حذف کردند و یا سرنوشت مجید انصاری و محتشمی پور در مجلس ششم هستند
وی گفت : " آخر چرا فضایی ایجاد می شود که حتی وقتی علی مطهری حرفی می زند به او حمله می شود و می گویند که به خون پدرش خیانت کرده است به طوری که حتی کسی دیگر جرات آن را نداشته باشد تا این ماجرا را پیگیری کند."
کروبی با گلایه از قضاوت های عجولانه درباره این نامه گفت : " نباید آقای لاریجانی و بروجردی این قدر شتاب زده درباره محتوی این نامه موضعگیری می کردند و شاید بهتر بود که این دوستان نیز به مانند آقای شاهرودی حداقل هیاتی را می فرستادند تا اصل ماجرا را از من جویا شوند ، نه انکه حرف های آقای بروجردی را چهل بار از تلویزیون پخش کنند ولی حتی یک کلمه از حرف های مرا پخش نکنند . بهتر بود که آقای لاریجانی همان کمیته تحقیق و پیگیری را نزد من می فرستادند تا من مستندات و مطالبی را که دارم به این کمیته منتقل کنم ."
شما نمی توانید زبان ، دست و قلم بنده را ببندید
کروبی با قاطعیت گفت : " من به مسئولان می گویم که هیچ گاه این فحاشی ها و انتقادات من را وادار به سکوت نخواهد کرد من در این 20 سال گذشته از این حرف های درشت بسیار شنیده ام و تا زمانی که زنده هستم از حقوق مردم دفاع خواهم کرد و شما نمی توانید زبان ، دست و قلم بنده را ببندید . وی گفت : " برخی از اربابان مطبوعات به گونه ای حرف می زنند که گویی با جبرئیل امین حشر و نشر دارند و او برایشان گزارش هایی می آورد و قصد دارند تا فضا را به اندازه ای سنگین کنند که دیگر کسی جرات حرف زدن نداشته باشد . " وی افزود : " اینها همان کسانی هستند که نمی گذاشتند تا اصل ماجرای قتل های زنجیره ای برملا شود و افراد را می کشتند و سپس پرونده هایی مبنی بر فساد اخلاقی برای آنان درست می کردند و حتی به آنها تهمت می زدند ."
مسائل مختلف بر اساس مستندات است
کروبی همچنین با اشاره به محتوای نامه ای که مورد انتقاد بسیاری از محافظه کاران قرار گرفته است گفت: " مسائل مختلفی را در این نامه بر اساس مستنداتی که موجود بود منتشر کردم ولیکن در همین باره باید دو نکته را خطاب به مسئولان بگویم . " وی تاکید کرد : " در این مدت اخبار بسیاری دراین رابطه به من رسیده است و در سایت های خبری منتشر شده است که موجب تاسف برای نظام جمهوری اسلامی است و من هم در این نامه پیشنهاد کردم که هرچند پذیرش مسئولیت پیگری این موضوع برای بنده کاری سخت است ولی من حاضرم که این مسئولیت را قبول کنم تا به این موضوعات رسیدگی شود و حتی من در این نامه تاکید کرده ام که انشاءالله چنین اخباری صحت نداشته باشد ولی اگر درست باشد باید هرچه سریعتر رسیدگی شود و من نیز تنها قصد داشتم که در این باره به مسئولان تذکراتی را بدهم ولی نمی دانم که این تذکر بنده چرا تا این حد آقایان را برآشفت و فحاشی کردند . "
کروبی در تکذیب سخنانی که گفته شده استنادات این نامه تلفن های خوانندگان روزنامه اعتمادملی بوده است گفت : " من از این سخنان تعجب می کنم چرا که یک بار از طرف روزنامه تلفن خوانندگان را به من منتقل نکرده اند و البته تلفن هایی که در این باره به روزنامه شده است پس از انتشار این نامه بوده است . بنابراین به آقایان می گویم که مستندات من کسانی بوده اند که نزد من آمده اند و یا خود مورد آزار قرار گرفته بودند و یا اینکه شاهد بوده و یا کسانی نزد آنها اقرار کرده بودند پس من آدمی نیستم که بدون مستندات و بنابر یک تلفن و یا اینکه کسی حرفی را بدون پشتوانه به من زده باشد چنین نامه ای را بنویسم . "
خانواده های شهدا را وارد دعواهای سیاسی نکنید
کروبی همچنین در پاسخ به سوالی در واکنش به مسائلی که درباره نحوه عملکرد وی در بنیاد شهید از سوی رسانه های اصولگرای تندرو مطرح می شود گفت : " طرح این مسائل اهمیتی ندارد و طرح این موضوعات نشان دهنده این است که من پرونده ای ندارم که بخواهند آن را مایه تخریب من قرار دهند و بنابراین به داستان سرایی درباره عملکردهای مدیریتی من می پردازنند در حالیکه کسانی که بنده را می شناسند و با من همراه بوده اند همیشه از من حمایت کرده اند . " وی با اشاره به ماجرای استعفایش از بنیاد شهید گفت : " بنده در دو مرحله از ریاست بنیاد شهید استعفا دادم نخست بعد از فوت امام که از حج و بنیاد شهید استعفا دادم ولی رهبری نبپذیرفت و سپس در سال 71 استعفا دادم و با اصرار من رهبری آن را قبول کردند که البته بیت امام و رهبری از جمله آیت الله محمدی گلپایگانی به خوبی در جریان این ماجرا قرار دارند . " وی در ادامه با اشاره به حمایت های خانواده شهدا از وی گفت : " خدا رو شکر که پس از گذشت 18 سال هنوز اکثریت خانواده شهدا ارتباط خودشان را با من حفظ کرده اند و من به این آقایان پیشنهاد می کنم به جای اینکه خانواده های شهدا را وارد این دعواهای سیاسی کنند بهتر است که دو ماه دیگر از همین مسئول جدید بنیاد شهید بپرسند که کارمندان و خانواده های شهدا از مدیران این بنیاد هنوز نام چه کسی را بیشتر از دیگران به خوبی یاد می کنند . "
وی گفت : " من ازآقایان خواهش می کنم که دیگر این خانواده های معزز شهدا را که با فداکاری های آنها این نظام به پیروزی رسید و تثبیت شد را وارد این دعواهای سیاسی نکنند زیرا آنها به اندازه کافی خودشان مشکلاتی دارند و دیگر نباید انها را وارد این قضایا کرد و من مطمئن هستم که اکثر این خانواده ها از وضعیتی که در جامعه حاکم شده است رنج می برند . "
هیچ رییس جمهوری نماینده خدا بر روی زمین نیست
کروبی با اشاره به نیت کسانی که این روزها علاقه خاصی به راه اندازی دعواهای سیاسی دارند و آنگاه اصلاح طلبان را به تنش زایی در کشور متهم می کنند گفت : " نزاع بر سر این است که ا اپوزیسیون نظام هستیم ولی من این را می گویم که ما مدافع نظام جمهوری اسلامی با قرائت امام هستیم . ما می گوییم که جمهوریت و اسلامیت باید در کنار هم باشد ولی آنها می گویند که رای مردم زینتی است و حتی این روزها یکی از شخصیت ها گفته که اطاعت از احمدی نژاد اطاعت از خداست که البته من می گویم این حرف ها دربرابر همان پول هایی است که به موسسه این بزگوار سرازیر می شود . از سوی دیگر یکی از نزدیکان همین آقای احمدی نژاد می گوید که او تنها چهار میلیون رای دارد و 20 میلیون باقی مانده منتقد به اصل نظام هستند . " وی تاکید کرد : " من همین جا می گویم که هیچ رییس جمهوری نه آقای احمدی نژاد و نه روسای جمهوری قبلی و یا حتی بعدی نماینده خدا بر روی زمین نیستند و نمی دانم این چه حرف هایی است که زده می شود . " وی با ذکر داستانی گفت : " زمانی برای ناصرالدین شاه بادمجان می آورند فردی که از نزدیکان وی بوده به تعریف از بادمجان می پردازد و ناصر الدین شاه نیز می خورد ولی هنگامی که قصد خروج از اتاق را داشته است از زیاد خوردن بادمجان دل درد میگیرد و آروغ می زند در همین زمان همان فرد شروع می کند در مزمت بادمجان سخن گفتن ، که ناصرالدین شاه به وی می گوید تا حالا که تو از فواید ان سخن می گفتی حالا چه شده است که در مزمت ان حرف می زنی . آن فرد می گوید آن موقع شما از آن خوشتان می آمد و بنابراین من خوب می گفتم ولی حالا شما بدتان آمده ومن باید در مزمت بادمجان سخن بگویم ،گویا به نوعی شاهد تکرار چنین وقایعی هستیم ."
وی در ادامه به خانواده های شهدا توصیه ای داشت و گفت : " من خودم به این خانواده ها می گویم که وارد این نزاع های سیاسی نشوند . البته در این جا از آقای ضرغامی قدردانی می کنم که در برابر هتاکی به همسر شهید باکری از او دفاع کرد ولی همه خانواده شهدا مانند همسر شهید باکری شناخته شده نیستند که از آنها دفاع شود ."
شرایطی که اکنون در کشور وجود دارد مطابق قرائت امام نیست
وی تاکید کرد : " من به نسل های جوان تر می گویم این شرایطی که اکنون در کشور وجود دارد همان اهداف و آرمان های نظام جمهوری اسلامی با قرائت امام نیست و این رفتارها را به نام اسلام و نظامی که بنیان گذار آن امام بوده است ننویسند . چرا که این نظام جمهوری اسلامی همان نظامی است که با فداکاری و ایثارگری های بسیاری شکل گرفت . کسانی چون سردار لشکری که 18 سال در زندان های بعثی اسیر بودند و یا اینکه در جبهه ها شهید شدند . کسانی که در تظاهرات های قبل از انقلاب به شهادت رسیدند و اکنون نیز خانواده هایشان از فضایی که در کشور حاکم شده است رنجیده خاطر هستند . "
وی در نهایت تاکید کرد : " من 20 سال است که برای دفاع از حقوق شهروندی و حقوق مردم به عنوان عضو کوچک این نظام تلاش کرده ام و اکنون هم بار دیگر تاکید می کنم که این تهت و افتراها مرا از راهی که بدان اعتقاد دارم جدا نخواهد

۱۳۸۸ تیر ۲۱, یکشنبه

اعتراض مدنی در 30تیر


در بزرگترين اعتراض مدنی ميليونی، قانونی و شبانه در ايران و در سه شنبه شب 30 تير ماه 1388(به ياد جان باختگان روز 30 خرداد که در حکومت نظامی کشته شدند از جمله ندا آقا سلطان) از مردم ايران درخواست مي گردد دقيقاً در ساعت 9:00 شب و با آغاز اخبار ساعت 9 همگی يک وسيله برقی پر مصرف ( ترجيحاً اتو يي که روی درجه آخر هست و يا جاروبرقی، سشوار، هيتر و ...) را برای 240 ثانيه( 4 دقيقه) به برق متصل کنيد( اگر مي خواهيد بيشتر تأثير گذار باشيد همزمان 2 يا سه وسيله را با هم به برق بزنيد). توجه کنيد که زمان بسيار و بسيار مهم است. در صورتی که حتی 10 ثانيه تأخير داشته باشيد از قافله عقب خواهيد ماند.

با همکاری 3 ميليون خانواده در ايران دقيقاً در ساعت 9 شب که خود را با دينگ دينگ کردن آغازی شروع اخبار ساعت 9 شب شبکه اول هماهنگ کرده و با دينگ آخر و شروع اخبار،اتوی خود ( يا سه شوار و يا هر وسيله پر مصرف از قبيل هيتر و ...) را به برق می زنند، شوکی به شبکه نيروگاهی ايران وارد آمده و شبکه برق کشور ناچار به قطع بارها و خاموشی مطلق خواهد شد.

توصيه ايمنی: پس از قطع برق فوراً وسيله برقی و يخچال خود را از برق بيرون بکشيد تا در هنگام وصل مجدد برق که حدود 2 ساعت طول مي کشد ضمن اينکه يخچال شما آسيب نمی بيند، هم وطنان ما در اداره مرکزی ديسپاچينگ ملی برق نيز سريعتر بتوانند شبکه برق را بازيابی و برق شما را وصل کنند.

نکته مهم : بعيد نيست که در روز 30 تير ماه حکومت زمان اخبار ساعت 9 را عوض کند و يا در شهرهای مختلف اخبار را با تأخيرهای جداگانه پخش کنند . مثلاً اخبار را ساعت9:01 دقيقه پخش کنند. مهم نيست. ما با شروع اخبار وسيله های برقی را به برق متصل مي کنيم. اين کار حکومت چون به تفکيک هر شهر انجام مي شود تأثيری ندارد. و اگر آن شب اخبار ساعت 9 را پخش نکردند، با اخبار ساعت 10 شبکه سه اين کار را انجام مي دهيم. اگر اخبار ساعت 10 شبکه سه نيز پخش نشد با اخبار ساعت 10:30 شبکه 2 اين کار را مي کنيم.


اين کار و تحمل ماکزيمم 2 ساعت بی برقی نتايج ذيل را به همراه دارد.


  1. وحدت ملی را به رخ حکومت ديکتاتوری مي رسانيم

  2. اين خبر مانند بمب در تمامی دنيا صدا مي کندو غير قابل کتمان مي باشد( ديگر نمي توانند بگويند اينها خارجی هستند و وجود مردم را کتمان کنند)

  3. حکومتگرانی که هنوز در خوابند يآ خود را به خواب زده اند با قطع برق کل ايران، برق آنها نيز قطع شده و می فهمند که رفتنی هستند (شايد به راه راست برگردند).

  4. ديگر با استفاده ابزاری از انگ منافق، بسيج و سپاه قادر به مقابله و سرکوب با مردم عادی نيستند.

  5. حکومت ديکتاتور از قدرت اتحاد ملت به ترس و وحشت خواهد افتاد

  6. ملت ايران خود را باور خواهند کرد و برای حرکتهای بعدی آماده خواهند شد.

  7. بدون اينکه حتی خون يک نفر هم ريخته شود و يا کسی شناخته شده و به زندان بيفتد يک راه پيمايي ميليونی شبانه کرده ايم.

  8. پس از خاموشی مطلق ( توضيح اينکه در 30 تير ماه ، ماه در ساعت 9 شب در آسمان نبوده و همه جا تاريک و بدون هيچگونه نوری مي گردد) می توانيم بدون ترس از نفوذيان رژيم کودتا فرياد آزادی و الله اکبر سر دهيم.

  9. با توجه به اينکه قطع سراسری برق يک کشور جزء حوادث تاريخی آن کشور مي باشد، اتحاد ايرانيان ظلم ستيز و شب 30 تير ماه به تاريخ مي پيوندد.


    پس همراه شو هم وطن و اين مطلب را حداقل به 10 نفر از بستگان خود که دسترسی به اينترنت ندارند با توضيح کافی در خصوص اهميت هماهنگی در زمان اتصال وسيله برقی دقيقاً در ساعت 9 شب و قطع وسيله های برقی پس از خاموشی بگو.

    مطلب ذيل را برای مهندسان برق قدرت دارای تخصص مطالعات سيستم مينويسم که آنها نيز با قدرت مضاعف همراه شوند.

    1) شبکه برق ايران در ساعت 9 شب حدود 3000 مگاوات توليد رزو آبی در 25 واحد نيروگاهی دز، کارون، مسجد سليمان، کرخه و ... دارد که اين واحدها به دليل خصوصيت واحدهای آبی به سرعت وارد مدار شده و پاسخ گاورنر آنها بسيار سريع مي باشد.. ولی مطمئناً حکومت با اطلاع از قصد ملت به اين کار، واحدهای نيروگاهی را به حالت Stand Byروشن در مدار قرار خواهد داد. ولی در صورتيکه 3 ميليون خانواده با هم و به فاصله 10 ثانيه ماکزيمم اتوهای خود را به برق بزنند، توان اکتيوی حداقل برابر با 3،000،000 ضربدر 1000 وات ( متوسط) که برابر با 3000 مگاوات مي شود از شبکه درخواست مي شود که فرکانس را با افت بيش از 5 هرتز مواجهه مي کند. با توجه به افزايش توان واحدهای آبی متوسط 10 مگاوات بر ثانيه تا رسيدن به شرايط Stable جهت جبران توان اکتيو لازم ( تلفات 17 درصدی را در اينجا صرفنظر کرديم) بيش از 14 ثانيه زمان لازم است. پس واحدهای نيروگاهی قادر به جبران توان اکتيو درخواستی نخواهند بود و رله های Under Frequency و رله های نرخ کاهش فرکانسی ( dF/dt ) عمل نموده و شبکه ايران Black outمي گردد.

    2) با توجه به اينکه حکومت ممکن است قبل از ساعت 9 خاموشی بدهد و بارهای شبکه را از مدار خارج کنند( که به احتمال بسيار زياد اين کار را خواهند کرد) تنها 2 راه جود ارد. اول اينکه مردم دقيقتر و با سرعت عمل بيشتر و دقيقاً راس ساعت 9 اتوی خود را به برق بزنند (كه احتياج به فرهنگ سازي و كمك همه سطوح تحصيل كرده به مردم دارد) و در کمتر از 5 ثانيه 3 هزار مگاوات درخواست بار ايجاد کنند. دوم اينکه تعداد مردمی که اين کار را مي کنند 2 برابر شود یعنی 6 ميليون خانواده اين کار را بکنند.

    3) همچنين در صورتيکه( به احتمال 1 درصد) شوک اول را نيروگاه ها بتوانند تحمل کنند( كه نمي توانند) به دليل اينکه اتوها دارای ترموستات هستند، نوسانات بعدی قطع و وصل اتوها کار را يکسره مي کند.

    پس به ياری سبز همه ايرانيان با غيرت و وطن دوست نيازمنديم

متن نامه مهدی کروبی به شاهرودی

بسه تعالي

حضرت ايت الله هاشمي شاهرودي
رياست محترم قوه قضائيه
با سلام و احترام


همانطور كه مي دانيد اصل جمهوريت از اصول اساسي نظام است و بنيان گذار جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني (ره) نيز با توجه به تجربه صدر مشروطيت كه جرياناتي با راي و حاكميت مردم مخالف بوده و راه به استبداد مي بردند و به قول مرحوم آيت الله نائييني كه استبداد ديني را بدترين نوع استبداد مي دانست ،‌ فرمودند " ميزان راي ملت است " و با چنين اعتقادي بود كه علي رغم وجود نگراني ها نسبت به سلامت انتخابات در عرصه اين انتخابات حضور يافته و مردم را نيز به حضور گسترده در اين عرصه دعوت كردم ،‌ وليكن سرنوشت انتخابات به گونه اي رقم خورد كه جمهوريت نظام زير سوال رفت . اينك نگراني هاي بنده نسبت به انحراف در جمهوري اسلامي از آرمان هاي بنيان گذار ان موجب شد تا همان طور كه چندي پيش همطراز شما درحكومت به دفاع از جمهوريت و اسلاميت نظام مي پرداختم امروز در جايگاه ديگري در مقام دفاع از ان برآيم .
با توجه به قضاياي اخير بعد از انتخابات و بنابر اينكه ايام پاياني مسئوليت جنابعالي در قوه قضائيه مي باشد ، تكليف شرعي و مسئوليت شهروندي اقتضا مي نمايد كه در اين زمنيه مطالب و نكته هايي را به عرض برسانم تا توسط آن جناب به عنوان عالي ترين مقام قضايي كشور به كار بسته شود تا در پيشگاه خداوند متعال سربلنند و در نزد ملت و بندگان مظلوم او روسفيد باشيم .
انتخابات اخير رياست جمهوري كه حماسه 22 خرداد را آفريد فرصت مبارك و مغتنمي بود كه مي توانست موجب تامين و افزايش مشروعيت نظام جمهوري اسلامي ايران در داخل و خارج از كشور شود و همگرايي قومي ، جناحي و وحدت ملي را تضمين نمايد ،‌ مع الاسف آزمندي قدرت طلبان و انحصارگرايانه اقليتي حاكم در درون كشور موجب شد سرنوشتي ديگر را براي اين انتخابات رقم زد و ملت بزرگ ايران را دلسرد افسرده ساخت . چنانچه مسئولان امر به درستي انتخابات اخير را هدايت مي كردند اين مشاركت و حضور 85 درصدي مردم سرمايه بزرگي بود كه براي ساليان دراز وحدت ملي ، تفاهم اجتماعي و شكوفايي اقتصادي كشور را تضمين مي نمود ، اما اكنون همان سرمايه تبديل به ابزاري خطرناك جهت ايجاد تفرقه ، واگرايي ملي ، افسردگي سياسي ، سوء ظن و بي اعتمادي اجتماعي و ركود اقتصادي گرديده است . در مشاركت 55 تا 60 درصدي دوره هاي گذشته هميشه نيمي از آرا و گاهي بيشتر آن متعلق به جناح اصلاح طلب بود و اين بار نيز حضور بي نظير 85 درصدي مردم براي تغيير وضع موجود بود ، اما سرنوشت انتخابات به گونه اي رقم خورد كه ظاهرا به زعم آقايان 25 درصدي كه در هيچ انتخاباتي شركت نمي كردند هم براي اين آمدند كه مبادا اين دولت فعلي تغيير كند !!
بنابراين متعاقب انتخابات و اعلام عجولانه و غيرقانوني نتيجه آن ميليون ها نفر از مردم به روند غير اخلاقي و غير قانوني روند برگزاري انتخابات اعتراض كردند كه مسئولان امر مي توانستند با برخورد صحيح قانوني به پاسخگويي پرداخته و همگان را اقناع نمايند و شكايت نامزدهاي معترض را به صورت بيطرفانه بررسي كنند وليكن به جاي آن آتش به روي مردم گشودند . معترضان به نتيجه انتخابات غيرقانوني را دسته جمعي بازداشت كردند ،‌ شبانه به خانه هاي مردم حمله و به تخريب وسايل نقليه اشخاص پرداختند و حتي عده اي را ربودند . به حريم كوي دانشگاه حمله كرده و سينه دختران و پسران ايران زمين را با گلوله شكافتند . و اما ،‌ شماري از اين اقدامات توسط لباس شخصي ها و شمار ديگر توسط يونيفورم پوشان بسيج و سپاه پاسداران و نيروي انتظامي صورت گرفت . بدين ترتيب بود كه بي آنكه سخني گفته شود نوعي كودتاي نظامي را بر كشور تحميل كردند .
به نظر من مسئولاني كه با تدارك اين تحرك ها زمينه ساز حوادث خونين پس از انتخابات شدند بايد پاسخگو باشند و با ضرب و زور راديو و تلويزيون و زندان نمي توان جاي شاكي و متهم را عوض كرد . حركت مسالمت جوي مردم ايران بزرگتر از ان است كه با نسبت دادن به خارج يا گروههاي طرد شده از مردم بدنام شود . عاملان و مسولان دولتي هم فرض كه با خشونت و زندان و تهديد بخواهند موقتا اين موج را خاموش كنند ،‌ولي با آتش هميشه زيرخاكستر چه خواهند كرد ؟ با اين بحران مشروعيت داخلي و بين المللي خود چه خواهند كرد ؟ چرا فكر نمي كنند كه دوره اين روش ها به سر آمده است وملت ايران ، ملت خميني و ياران انقلاب اسلامي بالاخره نخواهند گذاشت نظام جمهوري اسلامي برآمده از خون دهها هزار شهيد در غصب بماند ؟‌ممكن است كه كروبي را هم به ديار فاني بفرستند اما ملت زنده مي ماند و حق خود را مي گيرد . من از مقامات دلسوز نظام مي خواهم كه اجازه ندهند كه اين روش ها كه به زيان كشور و نظام است ادامه يابد .
حضرت آيت الله شاهرودي در اين راستا اقدام حضرت عالي و قوه قضائيه و همچنين مجلس محترم براي تشكيل كميته تحقيق جاي بسي تقدير و تشكر دارد . تشكيل كميته پيگيري از سوي شما معنايش اين است كه مسئوليت اين كارها را نمي پذيريد و متوجه بخش هاي ديگري مي دانيد كه چندان در اختيار شما نيست اما مي دانيد كه در هر صورت شما رييس قوه قضائيه هستيد و نبايد در روزهاي پاياني مسئوليت خود اجازه دهيد كه در كارنامه تان چنين اتفاقاتي ثبت شود . با توجه به اين همه قانون شكني و نيز دستگيري ناموجه و نگهداري غير قانوني صدها شهروند ايراني در بازداشت گاهها و استقلال قوه قضائيه گويا سنگيني مسئوليت ها بيش از آن مي باشد كه تصور مي رود . شمار زيادي از بازداشت شدگان بيماران و حتي زنان باردار و شماري از آنان از مسئولين نظام در رده هاي مختلف طي دهه هاي اخير بوده اند . و اين در حالي است كه هيچ كدام از آنان از حق قانوني انتخاب وكيل و مذاكره با او برخوردار نبوده و محل نگهداري اكثريت آنها براي خانواده هاي شان معلون نيست و حتي سلامت بسياري از آنان هنوز براي وابستگانشان محرز نمي باشد . همه اينها موارد نقض آشكار قانون بوده و با اصول 22، 23،24،27، 32، 37، 38و 39 قانون و صراحت ماده 125 قانون ايين دادرسي در تناقض است كه توسط دولتمردان كنوني نقض شده و متاسفانه تاكنون واكنشي از سوي قوه قضائيه به نقض قانون نشان داده نشده است . امروز حتي دادستاني تهران به صورت ابزاري جهت سركوب معترضان قانوني به نتيجه انتخابات درآمده است . هيچ كس مخالف اصل نظام جمهوري اسلامي نيست ، همه معترضان به نتيجه انتخابات با اصل نظام موافقند و مدافع آن مي باشند . آنها تنها به روند انتخابات و مصادره آراي خودشان معترض بوده و خواستار رسيدگي قانوني و بيطرفانه به اعتراضشان مي باشند . پس چرا بايد آنان را اغتشاگر ، وابسته به خارج و به اصطلاح برانداز مخملي ناميد ؟
اين دردآور است كه متولين و دولتمردان از طرفي مشاركت 40 ميليوني مردم را به رخ دنيا مي كشند و مي گويند اختلافات هم يك اختلافات درون خانوادگي است و از طرف ديگر با كمال خشونت و بي رحمي به سركوب اعتراض قانوني آنان پرداخته و هرگز مانند عضو يك خانواده با آنان برخورد نمي كنند . مگر خداوند متعال نمي فرمايد كه با همديگر مهربان باشيد ، اين چه رحم و رافت و همدلي و مهرباني است كه همه ابعاد ان ضرب و شتم ، حبس و زندان ،‌داغ و درفش و حتي قتل و جرح معترضان عضو درون اين خانواده است ؟
حضرت آيت الله هاشمي شاهرودي
با توجه به اين كه حضرت عالي به عنوان فقيهي وارسته و عادل و آزادمنش شناخته مي شويد و به عنوان رييس فاضل و فرهيخته قوه قضائيه از استقلال و بيطرفي برخوردار مي باشيد و روزهاي پاياني دوره مسئوليت شما در اين قوه است ،‌اگر مشكل بازداشت شدگان اخير در دوره حضرت عالي به طور سريع حل و فصل نشود عواقب غيرقابل پيش بيني زيادي براي ان متصور است . بنابراين با توجه به تدبير و تجربه جنابعالي اگر تا زماني كه در اين مقام حضور داريد براي پيگيري آزادي بازداشت شدگان اخير اقدام عاجل نفرماييد ممكن است كه مسئول جديد قوه قضائيه تا بخواهد مستقر شود و بر امور مسلط گردد و تا روند طيعي نقل و انتقالات مديريتي طي شود عده زيادي از اين بيگناهان همچنان در بلاتكليفي بمانند و حقوق شهروندان تضييع شود . لذا از جناب عالي به عنوان رييس قوه قضائيه خواهشمندم كه دستور فرماييد تا هر چه سريعتر مقدمات تبديل قرار بازداشت شدگان فراهم شود تا اين عزيزان به آغوش خانواده هاي خود بازگشته و گامي موثر در جهت تفاهم و وحدت ملي برداشته شود . انشاءالله
مهدي كروبی
١٩/٠٤/١٣٨٨

۱۳۸۸ تیر ۱۴, یکشنبه

متن کامل سخنان کروبی در دیدار با فعالان ستاد انتخاباتی در معرفي عوامل فجايع اخير به مانند قتل هاي زنجيره اي عمل نكنيد / شما عمدي و يا غير عمدي بسيج را

سحام نيوز : مهدي كروبي از مسولان درخواست كرد تا هر چه سريعتر عوامل فجايع اخير شد و در عين حال به انها هشدار داد : "‌ اگر شما سندي از كساني كه اين فجايع را انجام دادند داريد آنها را به مردم معرفي كنيد . البته به مانند زمان قتل هاي زنجيره اي عمل نكنيد و مدتي ديگر فردي را از اسراي منافق جلوي دوربين بياوريد و به او بگوييد كه اعتراف كند اين كارها را انجام داده است به طوري كه تا به امروز هنوز ابهامات ان فجايع برطرفسحام نيوز : مهدي كروبي از مسولان درخواست كرد تا هر چه سريعتر عوامل فجايع اخير شد و در عين حال به انها هشدار داد : "‌ اگر شما سندي از كساني كه اين فجايع را انجام دادند داريد آنها را به مردم معرفي كنيد . البته به مانند زمان قتل هاي زنجيره اي عمل نكنيد و مدتي ديگر فردي را از اسراي منافق جلوي دوربين بياوريد و به او بگوييد كه اعتراف كند اين كارها را انجام داده است به طوري كه تا به امروز هنوز ابهامات ان فجايع برطرف نشده است . "
به گزارش سحام نيوز مهدي كروبي در ديدار با جمعي از جوانان فعال ستاد انتخاباتي اش ، اعضاي سايت هاي سحام نيوز ، مشروطه نيوز ، تريبون و صداي زنان كه در عرصه رقابت انتخابات دهم در حمايت از او فعاليت مي كردند و در پاسخ به پرسش هاي انها درباره ادامه حركت اصلاحات گفت : " ما به مبارزه ادامه مي دهيم و در چهارچوب اندیشه و فکر امام(ره) و در مسير اصلاحات حركت خواهيم كرد . اكنون نيز بايد در مسير خود براي رسيدن به هدف حركت كنيم ولي متناسب با هر زماني بايد به برنامه ريزي بپردازيم و اكنون نيز بايد متناسب با مقتضيات بعد از انتخابات به حركت خود ادامه دهيم . اكنون بايد نيروها را سازماندهي كنيم و ارتباط خود را با نيروهاي حزبي و غير حزبي كه در اين انتخابات حضوري فعال داشتند را حفظ كنيم . ما بايد سختي ها را تحمل كنيم و البته به كار تشكيلاتي و حزبي خودمان بپردازيم و انسجام كار حزبي خود را افزايش دهيم . " مهدي كروبي هرچند كه چنين هواداران و همراهانش را به ادامه حركت در مسير اصلاحلات علي رغم سختي هايي كه پيش روي انها قرار دارد فراخواند ،‌ ولي هنوز با تعجب نسبت به روند انتخابات رياست جمهوري دهم سخن مي گفت و گاه سوالاتي را مطرح مي كرد كه خود بدان پاسخ مي داد . او قبل از هر چيز تاسف خود را نسبت به بازداشت فعالان سياسي و مطبوعاتي اعلام كرد و از مجتبي تهراني عضو حزب اعتمادملي و خبرنگار سايت اين حزب نام برد و گفت: " اقاي تهراني فردي متدين و متكي بر اخلاق بود و اميدواريم كه هرچه زودتر ازاد شود ولي شما نيز اين را بدانيد كه هر حركتي قائم به يك فرد نيست و ما بايد به راه خود ادامه دهيم . " اما مهدي كروبي حرف هاي بسياري درباره انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري داشت . حرف هايي كه شايد بسياري از انها را برخي تحمل انتشار ان را نيز ندارند . كروبي پاسخي داشت به افرادي كه از بسته شدن پرونده انتخابات دهم سخن مي گويند ، وي بازگو كردن چنين مباحثي را موجب وارد شدن خدشه به اعتبار گوينده ان دانست و گفت : " ماجرايي كه در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري روي داده است آنچنان روشن و اشكار است كه همه نسبت به ان آگاه هستند حتي اگر شما به شهر و يا روستايي برويد ساكنان انجا داستان هاي بسياري درباره اين انتخابات دارند كه براي شما نقل كنند بنابراين دفاع كردن از انچه روي داده است جز اينكه اعتبار گوينده را زير سوال ببرد نفع ديگري ندارد . " كروبي در واكنش به سخنان اخير آيت الله جنتي كه اعلام كرده است انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري پاك ترين و بي نظير ترين انتخاباتي بوده كه برگزار شده است گفت : " من هم قبول دارم كه اين انتخابات بي نظير ترين انتخاباتي بوده كه برگزار شده است ولي درباره پاك بودن ان ابهاماتي وجود دارد كه هنوز بدان پاسخي داده نشده است . آخر اين چه حرف هايي است كه زده مي شود انتخابات رياست جمهوري به مانند انتخابات شوراها و يا مجلس منطقه اي برگزار نمي شود بلكه يك انتخابات سراسري است و هر اتفاقي كه روي دهد مردم در جريان قرار مي گيرند . "
كروبي بتاكيد كرد : " شايد به گفته آقايان پرونده اين انتخابات بسته شده باشد ولي تبعات ان هنوز نمايان نشده است. این دولت در آينده مشکلات فراوانی را با جامعه، دانشگاهیان، نخبگان و روشنفکران خواهد داشت. زيرا دولتي كه بدون راي مردم سكان اداره كشور را برعهده بگيرد مشروعيت ندارد و البته روز به روز اين واقعيت آشكار تر مي شود . "
كروبي به چالش هاي ميان نمايندگان مجلس درباره انتخابات اشاره كرد و گفت : "‌حوادث موجود در مجلس بیانگر این است که اکثر نمايندگان مجلس اعم از اصلاح طالبان و اصولگرایان نيز برنده فعلی انتخابات را قبول ندارند و اين تبعاتي دارد كه بعدها آشكار خواهد شد ."
اما كروبي كه در اخرين نامه خود از ملت به خاطر انكه از انها دعوت كرده بود تا در انتخابات حضوري باشكوه داشته باشند عذرخواهي كرده بود ، به انگيزه تلاش هايش براي حضور مردم در انتخابات دهم اشاره كرد و گفت : "‌ قبل از انتخابات رياست جمهوري ما نسبت به سلامت انتخابات احساس خطر مي كرديم ولي معتقد بوديم كه با حضور گسترده مردم اين خطر از بين مي رود ولي غافل از اين بوديم كه به گونه اي براي اين انتخابات برنامه ريزي شده است كه هر فاصله راي ميان كانديداها را حل مي كنند . " وي تاكيد كرد : "‌ علي رغم تمام اين شرايط ما بر اساس فكر و انديشه اي كه داشتيم و با اعتقاد به جمهوريت و اسلاميت نظام در عرصه انتخابات حاضر شديم و از همه مردم دعوت كرديم كه در اين عرصه حضور داشته باشند و شما شاهد ان بوديد كه حتي بسياري از كساني انتخابات را تحريم كرده بودند و يا گروههايي كه نسبت به انتخابات بي تفاوت بودند در عرصه حاضر شدند و اين چنين بود كه حضور گسترده اي را در انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري مشاهده كرديم . "
وي در برابر پرسش هاي ميهامانانش از كه نحوه فعاليت پس از انتخابات رياست جمهوري دهم مي پرسيدند گفت : "‌من با چنين شرايط سختي اشنايي دارم و معتقدم كه شما جوانان هم بايد با سختي ها آشنا شويد . البته اين درحالي است كه همواره هر پيروزي و شكستي در انسان اثر دارد ولي نبايد هيچ گاه آدمي از پيروزي مغرور و از شكست ها نااميد شود بلكه بايد در هر شرايطي در عرصه حضور داشته باشد و براي رسيدن به هدف مبارزه كند . " وي با اشاره به شرايط پيش امده در انتخابات رياست جمهوري دهم تاكيد كرد : " هرچند كه ديگر كانديداها توفيق پيروزي در اين انتخابات را پيدا نكردند اما اين انتخابات عرصه اي براي بروز تغيير و تحولاتي در وضع موجود كشور بود . زيرا مردم نشان دادند كه براي تغيير در شرايط موجود مصمم هستند و بنابراين شاهد حضور گسترده مردم براي اعتراض به نتيجه انتخابات بوديم . "‌
وي با بیان اینکه موضع گیری های متناقض جريان حاکم بیانگر ضعف، نگرانی و دغدغه آنان است گفت: " نامه احمدي نژاد در خصوص رسیدگی به پرونده قتل ندا آقا سلطان در حالی برای رئیس قوه قضائیه ارسال می شود که در این جریان به قول احمدي مقدم 20 نفر ديگر نيز به قتل رسیده اند. همان افرادی که 19 نفر دیگر از شهروندان را به قتل رساندند، ندا آقا سلطان را نیز به قتل رسانده اند . همان هایی این قتل هاو فجایع را انجام داده اند که با باتوم، اسلحه و با خشونت به خوابگاه ها، مجتمع هاي مسکونی، حریم خانواده ها، جمع مردم اعم از زن و مرد حمله کردند و به گفته 1030 نفر را بازداشت کردند. با اینکه مستندات بیانگر این است که مجروحان و بازداشت کنندگان بیشتر از اینها هستند اما به آمار ارائه شده از سوي مراجع رسمي اكتفا مي كنيم ولي تاكيد داريم كه عوامل اين حوادث مجازات شوند . "
کروبی با اشاره به سخناني كه گفته شده برخي از اغتشاشگران لباس بسيج را بر تن كرده بودند تا از اين لباس سوء استفاده كنند تاکید کرد: " شما عمدی یا غیر عمدی بسیج را که امام (ره) خود را با افتخار جزی از آن می دانست، بسیجی را که 36هزار شهید دانشجو، 14 هزار شهید کارگر و کارمند و و بيش از سه هزار شهيد روحاني داده است را بی آبرو می کنید و آنان را مجبور کرده تا به مردم حمله کنند و آنان را مورد ضرب و شتم قرار دهند . "
كروبي خطاب به مسئولان گفت : "‌ اگر شما سندي از كساني كه اين فجايع را انجام دادند داريد آنها را به مردم معرفي كنيد . البته به مانند زمان قتل هاي زنجيره اي عمل نكنيد و مدتي ديگر فردي را از اسراي منافق جلوي دوربين بياوريد و به او بگوييد كه اعتراف كند اين كارها را انجام داده است به طوري كه تا به امروز هنوز ابهامات ان فجايع برطرف نشده است . "
كروبي به مقايسه شرايط فعلي با مبارزات دوران شاه و در دوران خفقان پرداخت و گفت : " در ان زمان هنگامي كه تظاهراتي برگزار مي شد شاه مردم را متهم مي كرد كه به خاطر 25 قراني به خيابان ها امده اند ولي ديگر نمي توان با چنين روشي مردم معترض به شرايط موجود را متهم كرد ، اکنون دیگر تاریخ مصرف چنین گفتمان هایی گذشته است و ربط دادن عناوینی همچون اراذل و اوباش، خس و خاشاک و ارتباط با بیگانگان به مردم سخاني سنجيده نيست . " كروبي خاطرنشان ساخت : "‌ در دوران مبارزه با رژيم ستم شاهي صف مبارزات كاملا مشخص بود ، مردم از حكومت جدا شده بودند و به مقابله با ان مي پرداختند ولي اكنون مردم درون نظام هستند و به جمهوري اسلامي و انقلاب پايبند هستند و در درون حكومت به مبارزه مي پردازنند . امروز كساني كه نسبت به شرايط موجود معترض هستند همه از يك خانواده هستند و حتي در ميان مبارزان مديران و خانواده هاي شهدا و مبارزان انقلابي نيز حضور دارند و همه به نتيجه يك انتخابات اعتراض دارند ولي جمهوري اسلامي را قبول دارند ." كروبي به مانند گذشته بر انحراف نظام جمهوري اسلامي از ارمان هاي حضرت امام (ره) مبني بر ميزان بودن راي مردم هشدار داد و تاكيد كرد : "‌ ما معتقديم كه گروهي انديشه هاي امام (ره) و ارمان هاي انقلاب اسلامي را فراموش كرده اند و سليقه اي در نظام بروز يافته است كه اكنون با كج انديشي موجب انحراف در ارمان هاي انقلاب اسلامي شده است و در تلاش هستيم كه به مبارزه با اين جريان فكري بپردازيم تا اجازه ندهيم كه اصل نظام جمهوري اسلامي مبتكي بر ارمان و انديشه هاي حضرت امام (ره) به انحراف كشيده شود . "‌ كروبي همچنين پاسخي داشت به كساني كه اين روزها به راحتي مبارزان انقلابي را مرتبط با بيگانگان و ضد انقلاب معرفي مي كنند ، و خطاب به انها گفت : "‌ نمي توان به راحتي ديگران را به مهتم كرد و منحرف دانست بلكه بايد عملكردها معيار باشد . چرا امروز به راحتي ديگران را به ارتباط با بيگانگان متهم مي كنند البته در هر حركتي كه به صورت عمومي انجام مي شود ممكن است كه افرادي خاص هم وجود داشته باشند . " وي تاكيد كرد : " امروز اين توده هاي مردم هستند كه نسبت به حادثه اي كه روي داده اعتراض دارند اين توده هاي مردم يك صدا مي گويند كه به دنبال تغيير بوده اند ولي علي رغم حضور گسترده انها تغييري روي نداده است و بنابراين اكنون به دنبال مطالبات خود هستند . " كروبي همچنان بر اين اعتقادش استوار است كه انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري تبعاتي دارد كه همه گروههاي سياسي بايد هزينه ان را پرداخت كنند ولي بر اين باور است كه شكست در انتخابات مانع از ادامه حركت اصلاحات نمي شود . وي تاكيد كرد : "‌ ما هدفمان را گم نکرده ایم و تا آنجا که در مقدورات باشد از رای و ظلمی شده است دفاع می کنیم. "
كروبي خطاب به هواداران خود گفت : " اكنون بايد به مبارزه ادامه دهيم هر چند كه ممكن است شرايط سختي را پيش رو داشته باشيم . نبايد شكست موجب نااميدي در ما شود البته ما به مبارزه در خفقان و شرايط سخت عادت داريم و اين شما جوانان هستيد كه بايد خودتان را براي فعاليت در شرايط سخت اماده كنيد ."‌ وي تاكيد كرد : "‌هيچ گاه فراموش نكنيد كه اصلاحات قائم به يك فرد نيست و اگر اكنون دوستانمان در زندان هستند بايد ما به حركت در مسير اصلاحات ادامه دهيم و به مبارزه بپردازيم تا به اهداف خود برسيم ."‌
نشده است . "